در دنیایی پر از قهرمانان درخشان، این اعتماد طرفداران است که قهرمانان را به ابرقهرمان تبدیل می کند. اگر قهرمانی اعتماد مردم را از دست بدهد، توانایی های ویژه خود را از دست می دهد. ارزش اعتماد جمعآوری میشود، کمیت میشود و برای تعیین رتبه قهرمان که روی مچ دست نمایش داده میشود، استفاده میشود. هر دو سال یکبار، قهرمانان برتر به یک تورنمنت می روند تا بجنگند، ارزش های اعتماد جدیدی را تعیین کنند و رتبه خود را کسب کنند.
رودو (Rudo) تو محلههای پایین یه شهر شناور زندگی میکنه، جایی که فقیرا زیر سایهی پولدارایی که زندگی لوکس دارن، گدایی میکنن و زبالههاشونو فقط میریزن تو پرتگاه. ولی یه روز، رودو رو به دروغ متهم به قتل میکنن و این اتهام ناعادلانه باعث میشه یه مجازات وحشتناک بهش بدن: تبعید به بیرون از شهر، همراه با زبالهها. اون پایین، رو سطح زمین، زبالههای آدما یه عالمه هیولای وحشی درست کرده. اگه رودو بخواد حقیقت رو بفهمه و از کسایی که پرتش کردن تو این جهنم انتقام بگیره، باید قدرت جدیدشو کنترل کنه و با هیولاهای غولپیکر زبالهای تو گودال روبهرو بشه.
با زیرنویس چسبیده
نبردی بینظیر و نفسگیر در انتظارمان است! قویترین مبارزان باکی هانما و کنگان آشورا در یک رویداد بیسابقه به مصاف یکدیگر میروند. در این نبرد بیرحمانه، شاهد هنرنمایی بهترین رزمیکاران این دو افسانهای خواهیم بود.
پسر دبیرستانی به نام تسوباسا به شهر کیتامی در سمت بالای هوکایدو نقل مکان میکند. او در ایستگاه اتوبوس دختر گیارو جوانی را ملاقات میکند که «مینامی» نام دارد. منظره ایستادهاش تنها در برابر پسزمینه سفید برفی بدون پای، با وجود سرمای شدید جذابیت تسوباسا را به خود جلب میکند.
شاهزاده خانم میا، پس از سرنگونی امپراتوری Tearmoon توسط شورش، در سن 20 سالگی اعدام می شود. او هشت سال به گذشته بازمی گردد و فرصتی دوباره برای زندگی به دست می آورد. شاهزاده خانم که از خاطره اعدام خود می ترسد، برای بازسازی امپراتوری و جلوگیری از تکرار سرنوشت خود تلاش می کند.
ک اوتاکوی نامطلوب در بدن یک خوک بیدار می شود و با دختری معصوم که می تواند افکار مردم را بخواند آشنا می شود. وقتی جس در خطر قرار می گیرد، خوک با استفاده از هوشیاری، خرد و حس بویایی خود سعی می کند او را نجات دهد.
شون توکینو، دانش آموز دبیرستانی، پس از مرگ پدر و مجروح شدن خواهرش، از بازی مورد علاقه خود دست می کشد. او در یک کافه ورزش های الکترونیکی کار می کند و با دوستان دوران کودکی خود که گیمر هستند، وقت می گذراند. ناگهان، او متوجه می شود که کافه "FOX ONE" بدهی زیادی دارد. برای کمک به کافه، شون و دوستانش تصمیم می گیرند مسابقات "Xaxerion Championship" را برنده شوند. با احساس گناه، شون دوباره به دنیای بازی های آنلاین می پرد و با باکورتس-کن (انفجار-کن)، یکی از دوستان قدیمی خود روبرو می شود.
در تابستان سال 1989، چهار کودک توکیویی شاهد ظهور گامرا، یک هیولای لاکپشتی غولپیکر، بودند که برای دفاع از مردم شهر در برابر هیولاهای غولپیکر انسانخوار به میدان آمد و با آنها مبارزه کرد.
پس از شکست پادشاه شیطان، مسابقاتی برای انتخاب جانشین او برگزار میشود. هلک، قهرمان انسان، در صدر مسابقات قرار دارد. برخی از شیاطین از این ایده که یک انسان جانشین بعدی پادشاه شیطان شود، خوشحال نیستند، به خصوص وِرمِلیوِ قرمز. او برای محافظت از شیاطین و اثبات دشمنی هلک با آنها، حتی حاضر است در مسابقه تقلب کند.
کیتارو، که همیشه تمایل به جذب ارواح داشته است، به عنوان معلم دختر کوچکی به نام یایویی استخدام می شود که می تواند ارواح را ببیند و به دنبال روحی است که مادرش را گرفته است.