بعد از گذشت ۲۰۰۰ سال، ارباب شیطان بیرحم تناسخ پیدا کرده! اما بهنظر میرسه استعدادی برای پرورش کاندیداهای ارباب شیطان شدن ندارد! ارباب شیطان، "آرنوس" خسته از دورهای طولانی از جنگهای بیپایان و داشتن توانایی از بین بردن انسانها، المنتالها و خدایان آرزوی دنیایی صلحآمیز را داشت. پس تصمیم گرفت به آینده تناسخ کند. اما چیزی که در انتظارش بود دنیایی بسیار صلحآمیز بود که در آن نوادگانش بهخاطر کمبود قدرتهای جادویی، ضعیف شده بودند.
کرم یک تاجر موفق و وارث یک خانواده شرابساز معتبر است. در حالی که در سفر به تاکستان خانواده اش در مونته نگرو است، با سودا، دانشجوی حقوق که به عنوان بخشی از برنامه اراسموس از مونته نگرو سفر می کند، ملاقات می کند. بلافاصله جرقه ای به وجود می آید و پس از یک روز رویایی که با هم در مونته نگرو گذرانده اند، آنها توافق می کنند که دقیقا یک سال بعد در همان مکان ملاقات کنند. اما سرنوشت مداخله می کند و آنها به طور غیرمنتظره ای نه در تاکستان های مونته نگرو، بلکه در استانبول به هم می پیوندند. سودا در حالی که به مادرش در محل کار به عنوان خدمتکار در خانه یک خانواده معتبر کمک می کند، از اینکه متوجه می شود برای کرم کار می کند شوکه می شود. اگرچه کرم از دیدن سودا که از چنین ریشه های فروتنی می آید شگفت زده می شود، اما احساسات او نسبت به او غیرقابل انکار است. متأسفانه خانواده کرمس با قضاوت او موافق نیستند و در نتیجه به اندازه عشق او درگیری ایجاد می شود. با این حال، این زوج برای غلبه بر مبارزات و اختلافات طبقاتی خود دست به هر کاری می زنند - هر کاری که عشق خود را بدون محدودیت زندگی کنند.
به سیاره ای دور خوش آمدید که بی شباهت به سیاره ما نیست، با مشاهدات خنده دار و در عین حال تکان دهنده در مورد زندگی، عشق و دوستی - که به عجیب ترین شکل گفته می شود.
در سریال «خبرنگار»، دال جینینگز، یک خبرنگار جوان، و هلن نورویل، یک مجری خبر ستارهای، با پوشش مجموعهای از رویدادهای خبری خارقالعاده، به هم نزدیک میشوند. این پیوند عمیق، زندگی آنها را تغییر میدهد و اساس خبر شبانه را دگرگون میکند.
رنه باخ یک مبلغ جوان آمریکایی بود که یک موسسه خیریه برای کودکان مبتلا به سوءتغذیه در جینجا، اوگاندا تأسیس کرد. اما ادعاهای تکان دهنده ای مطرح شد مبنی بر اینکه رنه خودش بدون هیچ مدرک پزشکی به درمان کودکان بیمار می پرداخت.
یک دانش آموز CODA (کودک بزرگسالان ناشنوا) که با هدیه ای برای موسیقی متولد شد، پس از مدتی که در یک فروشگاه موسیقی مشکوک سفر می کند، در مکانی ناآشنا فرود می آید. در آنجا، او گروهی به نام «شکر هندوانه» را با دیگر جوانان مرموز تشکیل می دهد.
در سریال زندگی درهم تنیده خدمتکاران و کارفرمایانشان که در یک مجتمع بوتیک در یکی از ثروتمندترین محله های استانبول کار می کنند، همچنین شاهد شکاف بزرگ بین بالا و پایین هستیم. در لباسشویی کثیف، داستان عشق، راز، دروغ و سه زن را تماشا خواهیم کرد که با وجود همه اینها پشت هم ایستادهاند. گاهی باعث گریه ما می شود و گاهی ما را می خنداند...