زندگی لیلا که مادرش را در کودکی از دست داده بود و جز پدرش کسی را نداشت، با ازدواج مجدد پدرش زیر و رو میشود. لیلا توسط نامادریش کنار زبالهها رها میشود و سختیهای زیادی را پشت سر میگذارد. لیلا بعد از سالها برای انتقام گرفتن از نامادریش برمیگردد ولی این دختر جوان در کنار شوق انتقام، درگیر احساسات و عشق و عاشقی میشود…
وکیل موفق و تنها به اسم باریش بوکا وقتی که به یکی از سخت ترین پرونده هاش برمیخوره ، با دختر سمج و زیرکی که راننده تاکسی هست به اسم آسلی آشنا میشود. باریشی که داستانی نمونده که کشف نکرده باشه. داستان کرم شب تاب یک دنیایی هست که نمیدونه و ندیده رو بهش نشون میده و برای دوتاشون که از دنیای های متفاوتی هستن در انتها عشق منتظر آنهاست…
خلاصه داستان : کورت سعید پسر بزرگ یه خانواده ترک اهل کریمه (مرز روسیه و اوکراین) است . او که از بچگی عاشق باباشه مثل باباش یکی از بهترین افسرهای ارتش تزار شده . و وقتی زمانش برسه هم طبق اون چیزی که بهش گفتن با یک دختر ترک ازدواج خواهد کرد . شورا هم دختر یه خانواده اصالتا روسه و به خاطر مریضی لاعلاج پدرش ناراحته . به همراه خواهرش والنتینا پدرش رو برای مداوا به پتروگراد (سنت پترزبورگ) میبرن . وقتی میرسن به پتروگراد مهمان پترو دوست قدیمی کورت سعید و خانوادش میشن . پترو به خاطر یه اشتباه با دستور کورت سعید مجبور به ترک منصبش شده و به خاطر همین کینه به دل میگیره و مخفیانه برای کورت سعید نقشه میریزه . کورت سعید و شورا ابتدا در یک مراسم رقص باله همدیگرو میبینن ولی به طور رسمی وقتی برای یک دعوت به یک مهمانی میرن اونجا با هم آشنا میشن و شعله های عشقشون هم از همونجا شعله ور میشه .