داستان در مورون د لا فرانترا روایت میشود، جایی که یک گروهبان بهنام لوسیا گوتیرز در گارد مدنی اسپانیا، بر روی اتفاقاتی که در رژه هفته مقدس رخ داده، تحقیق میکند و...
این داستان، روایتگر زندگی دو نوجوان هممحلهای است که یکی قربانی و دیگری آزارگر بوده و به دلیل قلدریها و آزارهایی که تجربه کردهاند، به دشمنان سرسخت و آشتیناپذیر یکدیگر تبدیل شدهاند. پرسش اصلی داستان این است که «شما برای دشمنتان چه میکنید؟»
دکتر گیلرمو گارسیا و مانوئل آرویو، یک دیپلمات جمهوری خواه به یک شبکه مخفی نفوذ می کنند که به نازی ها کمک می کند در اسپانیا و آمریکای لاتین مستقر شوند.