در چهارسال گذشته ، جک کیتس پلیس سنفرانسیسکو بدنبال فروشنده موراد مخدری بوده که هیچ کس نمیتواند اورا پیدا کند...
یک پدر ثروتمند برای فرزندش معلم خصوصی استخدام می کند. پسر که یک نوجوان چشم و گوش باز است، معلم هم یک خانم خوش چهره. حال باید دید سرنوشت این دو به کجا خواهد کشید...
ورود یک مسافر خوشاندام به شهر آشوبزده پس از قتل جادوگر نازی، او را درگیر مبارزه با افراد منحرف میکند.
یک شاتل فضایی مسافرتی به سبب اشتباه یک کامپیوتر، به طور مستقیم به سمت خورشید حرکت میکند، و باز هم «تد استرایکر» است که باید شاتل را از این فاجعه نجات دهد...
با زیرنویس چسبیده
«تد استرایکر» که هنوز به دنبال تنها عشق زندگی اش، «الین» است به دنبال او به یک سفر هوایی تن می دهد. الین به عنوان مهماندار در هواپیما کار می کند و از طرفی دیگر نمی خواهد با تد رابطه ای داشته باشد. اما وقتی همه خدمه هواپیما با غذای مسموم بیمار می شوند، همه امید ها به تد است که سابقا خلبان بوده، اما از پرواز می ترسد...
باور کنید یا نه، حتی در شهر کوچک آمریکا هنوز افرادی هستند که در میان فراوانی، احساس نارضایتی و عدم آرامش میکنند. لوونا و لامار میتوانستند رابطه بینقصی داشته باشند، اگر مشکل وسواس لامار به دخول از پشت نبود.