با زیرنویس چسبیده
وقتي جسد پيشخدمتي به نام «ترزا» (گيدلي) در ايالت واشينگتن پيدا مي شود و FBI، مأمور ويژه اش، «چستر دزموند» (آيزاک) و همکار جوانش، «سام استنلي» (ساترلند) را براي تحقيق به آن جا مي فرستد.
با زیرنویس چسبیده
مکزيک، اوايل قرن بيستم. «تيتا» (کاواسوس)، سومين دختر خانواده است و طبق يک سنت محکوم است ازدواج نکند و همه ي عمر را به تيمار مادر بگذراند. پس از اين که «تيتا» شاهد ازدواج اجباري خواستگارش، «پدرو» (لئوناردي) با خواهر بزرگترش مي شود، بيشتر و بيشتر خود را با کار آشپزي سرگرم مي کند...
فیلم داستان عاشقانه بین دو آواره را روایت می کند. "الکس" که عضو سیرک است و به الکل و آرام بخش اعتیاد دارد و "میشل" نقاشی که پس از گذراندن یک رابطه ناموفق راهی خیابانها شده است...
«سونگليان» (لي) به دنبال مرگ پدر و فقر خانواده از دانشگاه بيرون مي آيد و همسر چهارم مردي ثروتمند به نام «چن زوئوکيان» (جينگوو) مي شود. او با رابطه هاي پيچيده و حسادت آميزي که ميان همسران با شوهرشان وجود دارد، عشق هاي ممنوع، توطئه هاي «يانر» (لين)، مستخدمه اي که رؤياي همسري ارباب را دارد، روبه رو مي شود.
داستانی بر اساس اتفاقات واقعی در مورد اختلاف میان دو گروه نوجوان که در نهایت به اتفاقی غم انگیز و دردناک منتهی می شود...
با زیرنویس چسبیده
«لوسی» بعنوان پیشخدمت در رستوران فست فود کار می کند و با دوستش «جیمی» که یک نوازنده است مشکلاتی دارد. «تلما» با «داریل» ازدواج کرده، مردی که دوست دارد همسرش مدام در آشپزخانه بماند، تا او بتواند تلوزیون تماشا کند. روزی «تلما» و «لوسی» تصمیم می گیرند زندگی عادی شان را کنار بگذارند و با ماشین به جاده بزنند. اما در این سفر «لوسی» مردی که «تلما» را تهدید کرده است را می کشد، و از این رو آن دو تصمیم می گیرند به مکزیک بگریزند، اما طولی نمی کشد که پلیس آمریکا دستگیرشان می کند.
با زیرنویس چسبیده
داستان در مورد سه دوست در یکی از محله های شهر لس آنجلس است که از دوران کودکی باهم بزرگ شده اند، و اکنون درگیر دنیای خلاف و مواد مخدر هستند...
یک دامپزشک ویتنامی به خانه اش در شهر کوچکشان می آید و خود را در مقابل قوانینی می بیند که بردارش وضع کرده که او با آنها مخالف است، تا اینکه...
السينور، قرون وسطا. در دربار دانمارک، «ملکه گرترود» (کلوز) با «کلاديوس» (بيتس) - برادر شوهر فقيدش و شاه جديد- ازدواج کرده است. «کلاديوس» به برادرزاده اش «هملت» (گيبسن) دستور مي دهد عزاداري را از حد نگذراند ولي «هملت» نمي تواند بيزاري خود را از ازدواج مادرش پنهان دارد. تا اين که «هملت» با شبح پدرش (اسکوفيلد) رودررو مي شود که «کلاديوس» را به جنايت متهم و «هملت» را به انتقام گيري ترغيب مي کند.