یک شوالیه مغرور که در نبرد کشته می شود، بار دیگر خود را زنده می بیند و در بدن یک غول بزرگ ترسناک تناسخ می یابد. گویا او با این چرخش وقایع به اندازه کافی گیج نشده است، ظاهرا توله های غول پیکر دقیقاً شبیه بچه گربه های شایان ستایش هستند؟! حتی اگر بقیه جهان او را نرم و نوازش ببینند، او افتخار یک جنگجوی نجیب و قدرت یک هیولای غیرقابل توقف در رتبه S را دارد، که هر دو در هنگام مبارزه برای محافظت از جن زیبا مورد آزمایش قرار خواهند گرفت. که او را به عنوان حیوان خانگی خود گرفته است!
در خلاصه داستان این سریال آمده است ، هنگامی که رییس قدرتمندترین خانواده جنایت کار لندن کشته میشود، شهر لندن به محل مبارزه و درگیری باندهای خلافکار بر اثر خلا قدرت ایجاد شده تبدیل میشود که سودای کنترل شهر آشفته لندن را در سر دارند و…
هیمورا کنشین یک ولگرد با گذشته تاریک و خلق و خوی آفتابی است. نه یک رونین، بلکه یک رورونی، او هرگز یک سامورایی نبود، بلکه یک قاتل با نهایت مهارت در بازسازی میجی بود، که در نقطه عطف جنگ به سادگی کنار رفت. سفرهایش او را در یازدهمین سال از دوران میجی به توکیو میبرد، جایی که با یک استاد کندو زن، یک دزد سابق، یک جنگجو و یک دکتر که همه رازهای خودشان را دارند دوست میشود. آنها با هم با دشمنانی که از گذشته تاریکی ظاهر می شوند می جنگند و کنشین نمی تواند از آن فرار کند.
مارک، رهبری تیمی از کارمندان اداری را بر عهده دارد که حافظه آنها بین شغل و زندگی شخصی شان از طریق جراحی تقسیم شده است. آنها زمانیکه با همکاری مرموز در خارج از محیط کاری مواجه می شوند، مسیری را برای کشف حقیقت درباره ماهیت واقعی شغلشان آغاز می کنند...
این سریال انیمیشن بر روی شخصیت "هارلی کوین" در شهر گاتهام تمرکز دارد، که سعی دارد به تنهایی گلیم اش را از آب بیرون بکشد ...
درو فران را که به سن بلوغ میرسد دنبال کنید و متوجه میشوید که او آخرین نفر از یک سلسله طولانی گرگینهها و فرمانروای برحق (و در عین حال بیمیل) سرزمینی است که توسط Werelords اداره میشود. درو باید برای از بین بردن ظلم شیرسالاران و پس گرفتن تاج و تخت بجنگد.
جاستین روسو زندگی عادی و فانی را با خانواده اش، گیادا، رومن و میلو انتخاب کرده است. اما وقتی الکس، خواهر جاستین، بیلی را به خانهاش میآورد تا به دنبال کمک باشد، جاستین متوجه میشود که باید مهارتهای جادویی خود را برای راهنمایی جادوگر در حال آموزش و در عین حال که مسئولیتهای روزمرهاش را انجام میدهد - و از آینده دنیای جادوگران محافظت کند.
زندگی جما پس از اینکه متوجه میشود باردار هست، زیر و رو میشود. او باید به طور همزمان بارداری خود را مدیریت کند و به پدر غمگینش مالکوم پس از فروپاشی ازدواجش کمک کند.
آکیرا تندو با سه سال حضور در شرکت از جهنم، از نظر روحی و جسمی به سر می برد. همه در سن بیست و چهار سالگی. حتی دوستش از حسابداری، سائوری، نمیخواهد با او کاری داشته باشد. سپس، درست زمانی که زندگی شروع به یک ناامیدی بزرگ می کند، این اتفاق می افتد. آخرالزمان زامبی ها در ژاپن فرود می آید! آکیرا که توسط انبوهی از زامبیهای گرسنه احاطه شده است، متوجه میشود که زندگی او را برای همیشه تغییر میدهد... "صبر کنید، آیا این به این معنی است که دیگر مجبور نیستم سر کار بروم؟" اعتراف کن... به مهمانی می پردازی که انگار... به سواحل ژاپن سفر کن... حالا، آکیرا که دیگر کار کابوس وارش را ندارد، موجو خود را بازگردانده است. اجازه دهید لیست سطلی شروع شود!!