داستان این سریال به این شکل است که در حدود سال های 1970 میلادی در استانبول دو جوون که خودشون رو برای ازدواج حاضر میکردن با اتفاقی مواجه میشن که اصلا انتظارش رو نداشتن. ییلماز بخاطر زلیخا دست به قتل میزنه و مجبور به فرار میشه و زلیخا هم اونو تنها نمیذاره… دست تقدیر این دو رو به چوکوروا میکشونه. این دو جوون که با وجود تمام مشکلات مصمم بودن همچنان عاشق هم باشن ولی بعد از آشنایی با خانواده ی یامان که ارباب چوکوروا و صاحب مزارعی که ییلماز و زلیخا در اون کار میکردن بودن، همه چیز تا ابد عوض میشه.
سریال پاکسازی داستان روزی از سال را نشان می دهد که در آن به مدت 12 ساعت تمام جرم های شناخته شده در دنیا قانونی می شوند تا مگر مردم با کشتن یکدیگر جمعیت کره ی زمین را به تعادل برسانند.
جف، که یک نماد مشهور برای برنامههای کودکان است با فروپاشی کانون خانوادهاش رو به رو میشود و تلاش میکند تا با عقلانیت بهترین تصمیمات را بگیرد…
دیوید که یک ارتشی سابق بوده است ، اکنون به عنوان یک محافظ شخصی در لندن فعالیت میکند. او به زودی ماموریت مییابد تا از شخصی سرشناس که اهداف بلندپروازانه دارد محافظت کند. اما دیوید در وظیفهای که به او محول شده دچار تردید میشود و…
چا جوو هیوک (جی سانگ) یه کارمند بانکه که پنج ساله با سو وو جین (هان جی مین) ازدواج کرده. طی یک اتفاق غیرمنتظره و جادویی، جوو هیوک یک انتخاب میکند انتخابی که نه تنها زندگی خود و همسرش بلکه زندگی و سرنوشت اطرافیانش رو هم به طور کامل تغییر میدهد…
کانگ می ره بخاطر چهرش شخصیتی خجالتی داره و به همین خاطر در مدرسه مورد آزار اذیت واقع میشده. حالا او بعد از تحمل یک جراحی پلاستیک زیبا شده ولی هنوز خجالتی باقی مونده. در سال اول دانشگاه با دو کیونگ سونگ آشنا میشه کسی که مردم رو از روی ظاهر قضاوت نمیکنه و …
آزرا که یک شبه همه ی دارایی هاشو از دست داده با جنک که سرنوشت یکسانی دارن روبرو میشه و آزرا با دستای سحرآمیزش همه ی زخمای جنک رو خوب میکنه.رابطه ی این دو که با بحث های شیرین شروع شده بود بعد از مدتی با یک بازی غیرمنتظره به جدال تبدیل میشه
این مجموعه شبه مستند کمدی سیاسی را که ساشا بارون کوهن ساخته است، خودش در آن در نقش 4 کاراکتر مختلف بازی می کند و به مسائلی از قبیل وطن پرستی آمریکایی می پردازد.
فویوزورا کوگاراشی توانایی ماوراء طبیعی دیدن را دارد و از زمان بچگی توسط ارواح تسخیر شده بود. این باعث دردسرهای زیادی در زندگی او شده بود، ولی او یاد گرفت تا دربرابر این ارواح شیطانی بجنگد. متاسفانه، او بسیار فقیر و آواره است و آرزوی داشتن زندگی دبیرستانی شادتر و معمولی تری دارد. در جستجویش برای خانه، به مسافرخانهای ارزان به اسم یوراگی مانور برخورد که...
داستان : «کیتاهارا ایوری» پسری است که برای شروع دوره دانشجویی خود به شهر دریایی «ایزو» می رود؛ او که از روبرو شدن با زندگی جدید خود اشتیاق فراوانی دارد به این فکر است که در فروشگاه لوازم غواصی عموی خود که به نام Grand Blue (گرند بلو) شناخته می شود مشغول به کار شود. آنجا او دریایی پر از دلخوشی را می یابد، دخترانی زیبا را به چشم می بیند و همچنین مردانی که عاشق غواصی هستند و وقت خودشان را به نوشیدن انواع نوشیدنی ها می گذرانند ملاقات می کند. حال باید دید که ایوری می تواند زندگی دانشجویی دلخواهش را در این شهر دنبال کند یا خیر؟!