داستان سریال ریچر درباره سرباز کهنه کاری به نام جک ریچر است که به اشتباه متهم به قتل شده و برای مدتی زندانی است و هم اکنون پلیس به کمک او نیاز دارد...
ناتسوکی سوبارو ، یک دانش آموز دبیرستانی ساده هست که درون یک جهان متناوب گم شده ، جایی که توسط یک دختر زیبای مو نقره ای نجات داده میشه . اون نزدیک دختر میمونه تا لطفش رو جبران کنه ، ولی سنگینی سرونوشتی که اون دختر به دوش میکشه خیلی سنگین تر از چیزی هست که سوبارو میتونه تصور کنه . دشمنان یکی پس از دیگری حمله میکنن ، و هردوی اونا کشته میشن و بعد اون متوجه میشه که قدرت اینو داره که مرگ رو باز پیچی کنه و به زمانی که تازه به این دنیا اومده برگرده . ولی اون تنها کسی هست که اتفاقاتی که افتاده رو به خاطر میاره .
این کمدی جدید در یک استودیو بهبود بازی های کامپیوتری ساخته شده و در مورد جزئیات شرایط بشر، از طریق راه های خنده دار و نو آورانه، تحقیق می کند ..
الک مرسر یک دانشمند رفتارشناس مشهور جهان است که با رویکرد منحصر به فرد و غیرمنتظره خود برای درک رفتار انسان، تخصص خود را به مجموعه ای از پرونده های پرمخاطب شامل دولت ها، مجریان قانون و شرکت ها می دهد.
الیزابت تاچر یک معلم جوان است، از خانواده ای متمول که اهل شرق آمریکاست و اینک به شهری کوچک در غرب آمریکا کوچ کرده که دارای معدن زغال سنگ میباشد. این سریال شرح ماجرای مردم این شهر کوچک و مشکلات آنان با معدن ذغال سنگ و در عین حال چگونگی ارتباط این معلم جوان با اهالی شهر میباشد. دختری که از خانواده ای متمول آمده و حالا باید خود را با شرایط این شهر کوچک وفق بدهد. این سریال با الهام از کتابی به همین نام به قلم نویسنده کانادایی Janette Oke ساخته شده است.
یک شوالیه مغرور که در نبرد کشته می شود، بار دیگر خود را زنده می بیند و در بدن یک غول بزرگ ترسناک تناسخ می یابد. گویا او با این چرخش وقایع به اندازه کافی گیج نشده است، ظاهرا توله های غول پیکر دقیقاً شبیه بچه گربه های شایان ستایش هستند؟! حتی اگر بقیه جهان او را نرم و نوازش ببینند، او افتخار یک جنگجوی نجیب و قدرت یک هیولای غیرقابل توقف در رتبه S را دارد، که هر دو در هنگام مبارزه برای محافظت از جن زیبا مورد آزمایش قرار خواهند گرفت. که او را به عنوان حیوان خانگی خود گرفته است!
ماروین فلوت، که ممکن است بزرگترین کارآگاه تاریخ باشد، یک راز دارد که هنوز نمی تواند آن را کشف کند: خانواده اش. او از هر راهی پیروی می کند تا خودش را با همسر سابقش که هرگز از عشق ورزیدنش دست برنداشت، نجات دهد.
در خلاصه داستان این سریال آمده است ، هنگامی که رییس قدرتمندترین خانواده جنایت کار لندن کشته میشود، شهر لندن به محل مبارزه و درگیری باندهای خلافکار بر اثر خلا قدرت ایجاد شده تبدیل میشود که سودای کنترل شهر آشفته لندن را در سر دارند و…
هیمورا کنشین یک ولگرد با گذشته تاریک و خلق و خوی آفتابی است. نه یک رونین، بلکه یک رورونی، او هرگز یک سامورایی نبود، بلکه یک قاتل با نهایت مهارت در بازسازی میجی بود، که در نقطه عطف جنگ به سادگی کنار رفت. سفرهایش او را در یازدهمین سال از دوران میجی به توکیو میبرد، جایی که با یک استاد کندو زن، یک دزد سابق، یک جنگجو و یک دکتر که همه رازهای خودشان را دارند دوست میشود. آنها با هم با دشمنانی که از گذشته تاریکی ظاهر می شوند می جنگند و کنشین نمی تواند از آن فرار کند.