داستانی حماسی از تلاش خانواده کارگر هارداکر برای رهایی از فقر و رسیدن به ثروت، در یورکشایر دهه ۱۸۹۰ روایت میشود. این داستان، زندگی، عشق و تغییر سرنوشت این خانواده را از زمانی که در یک اسکله ماهیگیری کثیف زندگی میکردند تا زمانی که به مالک یک عمارت بزرگ روستایی تبدیل شدند، دنبال میکند.
داستان زندگی معلمی آشفته خاطر عاطفی که با متهم شدن به هم آغوشی با یک دانش آموز شروع به از هم پاشیدن می کند.
خانواده مورویل در خانه ای زیبا زندگی می کنند، جایی که زوئی با همسرش کریس و دو فرزندش به آنجا نقل مکان کرده است. آنها یک Au Pair از فرانسه به نام ساندرین را استخدام می کنند تا به آنها کمک کند. اما به نظر می رسد که اکنون او اینجاست، همه چیز بیشتر و بیشتر خراب می شود.