کمال یک مهندس معدن جوان و فقیر است . برای به دست آوردن روزی خودش ، به همراه کارگرانش ، در اعماق زمین در حال تلاش و جدال است . کمال فقیر است ولی غرور زیادی داره . یک روز دختری به اسم نیهان رو از خطر غرق شدن نجات میده . به این ترتیب با او آشنا میشه و زندگیش تغییر میکنه . بعد از این تغییر بزرگ او مجبور به ترک استانبول میشه و در جایی دیگر ، در یک معدن مشغول به کار میشه . یک روز فاجعه ای در معدن برای او و کارگرانش رخ میده . سال ها بعد از این اتفاق او …
Bernard Cornwell ماجراهای کتاب The Last Kingdomرا در بستر وقایع تاریخی قرن نهم میلادی در بریتانیا روایت می کند:در سال 872 میلادی قبایل بیگانه مهاجم وایکینگ با حمله گسترده به بریتانیا موفق به تصرف این سرزمین می گردندو تنها یکی از حاکمان آن دوران بریتانیا موفق به محافظت از قلمرو سرزمین خود دربرابر وایکینگ ها می گردد و او کسی نیست جز آلفرد کبیرپادشاه سرزمینی در جنوب غربی بریتانیا که مقاومت او و تلاشش برای شکست اقوام مهاجم سرآغاز تشکیل انگلستان به عنوان یک کشور در درون جزیره بریتانیا می گردد. اما شخصیت اصلی داستان Bernard Cornwell فردی به نام Uhtred of Bebbanburg می باشد که درطول حمله وایکینگ ها به بریتانیا در کودکی پدرش کشته و خود به اسارت گرفته می شود.اما پس از مدتی توسط یکی از فرماندهان وایکینگ ملقب به Ragnar the Fearless آزاد گشته و به فرزندخواندگی پذیرفته می شود رفتار مناسب اعضای این خانواده با او و نحوه زندگی آزادانه آنهااو را به این خانواده نزدیک و تبدیل به یکی از آنها میکند.اما بروزحادثه ای تلخ و دردناک همه چیز را تغییر میدهد...
جسیکا جونز از بیماری اختلال روانی و استرس رنج میبرد و این مسئله باعث میشود تا لباس ابرقهرمانی خود را کنار بگذارد و به جای آن تبدیل به یک کارآگاه خصوصی شود و...
سریال کمدی درباره ی برادری مجرد و خواهر تازه طلاق گرفته اش که زیر یک سقف زندگی کرده و همزمان با بزرگ کردن دختر نوجوان آن خواهر،شروع به هدایت هم در میان دنیای آشفته ی روابط میکنند...
سریالی تاریخی، تخیلی در مورد جاه طلبی ها و موفقیتهای شش شخصیت است که با محور لی بانگ وون نوشته شده است. لی بانگ وون، سومین پادشاه سلسله چوسان و پدر شاه سجونگ بزرگ بود. او به پدرش، شاه تجو، در تأسیس سلسله ی چوسان کمک کرد.
داستان انیمه در مورد جوانی به نام سایتما است. سایتما یک ابرقهرمان است که تمام حریفانش با یک ضربه مشت او شکست می خورند و او از این موضوع ناراحت است. پس به دنبال حریفی میگردد که شکست دادنش سخت باشد و او را به چالش بکشد...
جیمی از زنش جدا شده و صاحب یک رستوران می باشد و به نحوی استایل زندگی اش همانند دوران مجردی اش است، تا اینکه متوجه میشود یه پسر دارد و از او یک نوهی دختر. او باور اینکه پدر شده باشد برایش سخت بود تا اینکه پدربزرگ هم شده باشد. جیمی آدم بااخلاق، خوشتیپ و مهمتر از همه مجردترین فرد بین اطرافیانش است و حالا باید همه این خودپسندی و خوشی ها را کنار بگذارد و به جای مجرد بودن، پدربزرگ شدن را قبول کند که البته کار آسانی نخواهد بود.
داستان سریال درباره یک زوج جوان به نامهای بیلی و کدی می باشد که برای دنبال کردن زندگی رویاییشان به شهر Bakken در داکوتای شمالی نقل مکان می کنند. استخراج نفت توسط کمپانی بریجز جان تازه ای به شهر داده و بیلی هم به دنبال فرصتی است تا به کمپانی بریجز ملحق شود. اما سرمایه دار بی رحم کمپانی "هاپ بریگز" آنها را مجبور می کند که از هرچیزی که دارند مایه بگذارند، حتی ازدواجشان.
داستان سریال درمورد فردی بنام الکس کین مامور اطلاعاتی سابق که به عنوان مشاور امنیتی کازینویی در لاس وگاس استخدام می شود تا در مقابل جرم و جنایت بایستد و مسئول برقراری امنیت باشد. او پس از کش و قوس های فراوان در زندگی خود و کشته شدن همسرش، با شخصی بنام جانسون و کساندرا آشنا می شود و پیشنهاد جانسون، شخصی که مسئول نظارت بر قمارها در کازینو ـست، مبنی بر شغلی خطرناک را می پذیرد. با این اوصاف او خود را آماده مقابله با خطرناکترین لحظات در زندگی اش می کند.
داستان در بازه زمانی یک سال پس از حمله تروریسی به اودسا، تگزاس جریان دارد. این حمله باعث نابودی شهر شد و دولت کسانی را که دارای قدرتهای خارق العاده هستند را مقصر می داند بنابراین آنها مجبور به زندگی پنهانی و یا فرار شدند. دو مورد از این شورشیان به نامهای "لوک" و "جوآن" به دنبال انتقام دوستان از دست رفته خود هستند...