داستان محمد کاراهانلی پسری که از پدرش محبتی ندیده و از سوی پدر آزار و اذیت دیده و تنها هدفش اینکه شرکت محصولات بهداشتی خودش رو گسترش بده و خودش رو به پدرش ثابت کنه و خواهری که باید از دو خواهرش که در معرض گیردادن و سخت گیری ناموسی پدر قرار دارند حمایت کند و تنها رویایش معلم شیمی شدن است...
شین یونگ جو، کارآگاهی هست که مدام وقت خود را با مجرمان می گذراند در طول این مسیر اتفاقی را تجربه می کند که..
داستان سریال در مورد مالک یک خانه به نام "مارگارت ولز" می باشد که در تلاش است تا کار خود را در لندن قرن 18 گسترش دهد ...
فضیلت خانوم زنی هست که تمام عمر آرزوی ثروتمند شدن داشته، و دخترانش را تنها وسیله برای رسیدن به این آرزو میبیند، فضیلت خانوم، تلافی خشم و نفرت اش را نسبت به زندگی، و حساب کتاب خود را با گذشته اش، و وقوع آرزوهایش را به وسیله ی دخترانش و سوء استفاده از کاخ با احتشام خانواده ی “اگه من” جامه ی عمل میپوشاند…
دنی رند، یکی از اهالی متمول شهر نیویورک است که در کودکی به همراه والدینش به کشور تبت سفر میکند. اما قبل از رسیدن به مقصد، هواپیمای آنها سقوط میکند و والدین او جان خود را در این سانحه از دست میدهند. دنی توسط اهالی کان لان نجات داده میشود و آنها فنون کونگ فو را به او می آموزند و در نهایت بخاطر توانایی هایش ملقب به "آیرون فیست" (مشت آهنین) میشود. پس از رسیدن به دوران جوانی و بلوغ، دنی به شهر نیویورک بازمیگردد و کنترل شرکت چند صد میلیون دلاری پدرش را بار دیگر به دست میگیرد و همزمان سعی میکند شهر را به روش خودش از جرم و جنایت پاکسازی کند...
ثریا که یه دختر جوون و خوشگله در سنین جوونی مادر و پدرشو از دست میده و سنگینی بار زندگی رو به دوش میکشه و در استانبول زندگی میکنه..یهو جلوش یه تاجر جذاب و پولدار به اسم فاروک در میاد …عاشقش میشه و به عنوان عروس به شهر بورسا میره…ثریا در استانبول بزرگ شده و به آزادیش اهمیت زیادی میده و مدرنه…در صورتی که فاروک با اینکه خودشو مدرن نشون میده به خودش و رسم و رسوماتشون متکیه و …
ریشه اصلی داستان این سریال درباره ی نزاع و جنگ بین خدایان قدیم و خدایان جدید است. خدایانی که قدرتشان نشئت گرفته از اعتقادات مردم میباشد. هر خدایی که تعداد معبودهای بیشتری داشته باشد، قدرتش بیشتر خواهد بود. ماجرای سریال در عصر مدرن روایت میشود. زمانی که پرستش خدایان در حاشیه قرار دارد و عشق به تکنولوژی و مادیات جای آنها را گرفته اند. "شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی دربارهی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشتهی خود را دوباره زنده کند...
سریال ماجرای یک تیم از دادستان ها و بازرسان شیکاگو است که اختلافات و جنجال های این شهر را مدیریت میکنند و مجرمان را به پای میز عدالت میکشانند. آنها که در این راه قرار است با پرونده های پرمخاطره و جنجالی بسیاری برخورد کنند، مجبور اند هم افکار عمومی را راضی نگه داشته و هم با قدرت های درون نظام مبارزه کنند و...
سال ۱۸۲۹. نیکلای گوگل، منشی جوان بخش سوم، از زندگی ناامید شده است: کتاب هایش متوسط به نظر می رسد و چنگی به دل نمی زند، بنابراین او مدام تمام اجراهای چاپی را فقط برای سوزاندن همه آنها می خرد.