داستان در ارتباط با شبکه سازمان جاسوسی شوروی، "کا.گ.ب" است که در آن سالها در کشور آمریکا تارهای خود را تنیده بودند. البته این مورد دو طرفه بود و هر دو کشور فعالیت گُسترده جاسوسی را برای کسب اطلاعات از طرف مقابل انجام میدادند. یک مرد و یک زن توسط کمونیست ها انتخاب میشوند تا به ازدواج یکدیگر درآیند. آنها پیش از این هیچوقت همدیگر را ندیده اند و یا عشقی در بین خودشان حس نکرده اند اما بخاطر آرمان های شوروی باید ازدواج کرده و با نام و مشخصات جعلی گام به "ینگه دنیا"، "امریکا" بگذراند! حاصل زندگی آنها پس از سالها دو فرزند دختر و پسر است که به هیچ وجه از پیشینه والدینشان آگاهی ندارند. آنها در محیطی کاملا آمریکایی، با رویایی آمریکایی بزرگ شده اند. برنامه های آمریکایی را از تلویزیون دیده اند و به مدارس آمریکایی در فلب ایالات متحده، یعنی "واشنگتن" میروند. زندگی این جاسوسان تقریبا بصورت آرامی میگذرد تا آنکه ماموری از FBI به خانه ای در همسایگی این زوج جاسوس نقل مکان میکند و این چنین اوضاع هر روز بغرنج تر میشود. فعالیت های جاسوسی انها نیز با پیامی از سوی "کا.گ.ب" تشدید میشود. "رفقا به پا خیزید." (رفقا: اصطلاحی رایج در میان کمونیست هاست.)
با زیرنویس چسبیده
این فیلم در مورد روابط افرادی است که در یک موسسه کار می کنند. ماجرای سه مرد کارمند که در شرکتهایی مشغول به کار هستند که بتدریج به سمت ورشکستگی می روند. این فیلم درباره تاثیر چگونگی فشارهای اقتصادی بر زندگی خانوادگی و روابط آن هاست...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
گروهی از مردان مسلح یک قطار زیرزمینی را در اختیار میگیرند و سرنشینان آن را به گروگان میگیرند تا شهر را به آشوب بکشند. این قضایا مامور ایستگاه (دنزل واشنگتن) را وادار میکند تا در برابر مغز متفکر اغتشاشگران (جان تراولتا) قرار بگیرد...
با زیرنویس چسبیده
زمانی که "جف"، یک مرد آشفته درون یک گروه پیشتبانی در حال خدمت رسانیست، با زنی زیبا بنام "لین" آشنا می شود که تاثیرات به شدت مثبتی بر زندگی اش میگذارد...
با زیرنویس چسبیده
لنی سویج» (باسکو) دچار اختلال مشاعر شده است و تنها کسانی که می توانند از او نگه داری کنند دو فرزند میان سالش، «وندی» (لینی) و «جان» (هافمن) هستند که چندان علاقه ای به او ندارند...
با زیرنویس چسبیده
“گیب” پسری ۱۱ ساله دوست دختر خود را زمانی که مهد کودک می رفت در یک کلاس کاراته به طور اتفاقی پیدا می کند. “رزمری” ۱۱ ساله …
داستان سریال حول زندگیِ نانسی باتوین , مادر بیوه ای می گذرذ که مجبور شده برای امرار معاشِ خانوادش به کار فروشِ ماریجوانا (حشیش) رو بیارد . خانواده ی نانسی تشکیل شده از دو پسرش به نام های شِین و سایلس و خدمتکارش لوپیتا و برادرشوهرِ نانسی , اندی که به تازگی به خانه شان آمدند. این سریال کمدی از طنز تلخ و قوی ای برخوردار است . شخصیت پردازی سریال بسیار جالب است طوری که شما از هیچ شخصیتی متنفر نمی شوید , حتی کثیف ترین و خطرناک ترین گانگستر های مواد مخدر از خیلی زوایا دوست داشتنی و جذاب به نظر می آیند ، نانسی (با بازیِ Mary Louise Parker) شخصیتی بسیار گیج و مبهم دارد. با وجود این که قصدش تامین زندگی مناسب برای بچه هایش است ولی بیشتر مشکلات زیادی برای خوانواده بوجود می آورد.
سم، پدر بن است. همسرش (یعنی مادر بن) او را ترک کرده و یک یادداشت بجا گذاشته است. همسر بن و سه خواهرش شروع به گشتن به دنبال او می کنند، و در همین حال بن و پدرش به سراغ خانه ای می روند که برای فروش گذاشته بودند. سفر آنها تبدیل به مروری بر گذشته و روابط می شود و اینکه چرا مادر بن آنها را ترک کرده است. همچنین سفر آنها شامل: ماهیگیری، مشروب خوردن، مهمانی استخر و... می شود.
کارآگاه سابق پلیس آدریان مانک که دچار اختلال و وسواس از قتل همسرش شده و در حال حاضر در مرخصی روانی از اداره پلیس سان فرانسیسکو قرار داره ، توسط دوستان خود و به کمک پرستارش سعی میکنه رئیس سابقشو متقاعد کنه که به او اجازه بده که به اداره پلیس برگرده تا بتونه با استفاده از حافظه قوی و توانایی های شگفت انگیزش پی به ماجرای قتل همسرش ببره و...