داستان این سریال انیمیشنی در مورد ماجراهای روزانهی یک زاغ کبود و یک راکن است که بعنوان متصدی نگهداری از محوطه پارک محلهشان مشغول به کار هستند...
با زیرنویس چسبیده
ابی ریچتر (کاترین هیگل) تهیه کننده یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی در ساکرامنتو ، کالیفرنیا است. او به طور قطعی به عشق حقیقی اعتقاد دارد و از حامیان سرسخت کتاب هایی مثل مردان مریخی و زنان ونوسی است. او بعد از یک روز خسته کننده به خانه بر می گردد و یک شوی تلویزیونی با نام “حقیقت تلخ” با مجری گری مایک چادوی (جرارد باتلر) می بیند. برنامه ای که درباره روابط با بد بینی صحبت می کند. ابی به برنامه او تماس می گیرد و با او جر و بحث می کند بعد فردا او را در ایستگاه تلویزیونی می بیند و میفهمد که تهیه کننده برنامه اوست…
جریان مربوط به مردیست که سالها پیش ورزشکار بوده و پس از سالها دوری از شهر مادری اش دوباره به آنجا برگشته تا در دبیرستانی که در آن درس خوانده به مربیگری ورزشی بپردازد…
قهرمان سابق مسابقات پینگ پنگ، «رندی دیتونا» توسط یک مامور پلیس فدرال برای یک ماموریت سری به کار گرفته می شود. رندی باید به مسابقات بازگردد تا با قاتل پدرش روبرو شود...
گروهی از ماموران پلیس نه چندان حرفه ای فراخوانده می شوند تا در جریان تعطیلات بهاری، جلوی یک اقدام تروریستی را بگیرند...
با زیرنویس چسبیده
میلی دختر جوان و زیبایی است که دو خواهر بزرگترش ازدواج کرده اند و زندگی خوبی دارند و مادر میلی نگران آینده اوست و اینکه او تاکنون نتوانسته مرد مناسبی برای آینده اش پیدا کند...
اين سريال زندگي يک سري بازيگر نويسنده مخصوصا زندگي رييس نويسندگان يک برنامه تلويزيوني کمدي را به نمايش ميگزارد. داستان از انجا شروع ميشود که با تغيير رييس سازمان زندگي روزمره انها تغيير مي کند و باعث ميشود که زندگي رييس نويسندگان دچار مشکلاتي شود.رييس سازمان که خود ادم بسيار موفقي است سعي دارد تا زندگي کارمندان خود را بهتر کند...
با زیرنویس چسبیده
بارتلبي بي گينس دانشآموز دبيرستاني در راهيابي به كالج براي هشتمين بار مردود ميشود. اين مسئله براي پدر و مادر او اهميت ندارد چون او در اين زمينه تنها نيست بسياري از دوستان او نيز مردود شدهاند. در چنين شرايطي چگونه ميشود پدر مادر را خوشحال كرد و به دختر آرزوهايش مونيكا برسد؟ ساده! دانشگاه اختصاصي خودش را تأسيس كند...
داستان این سریال در سال ۲۰۳۰ شروع میشود که شخصیت اصلی داستان تد مازبی (جاش رادنر) به پسر و دخترش خاطراتی را یادآوری میکند که منجر به ملاقات او با مادرشان (همسر تد) شد که داستان را از قسمت اول به گذشته برمیگرداند و خاطرات را نقل میکند.هر قسمت این سریال در واقع یه خاطره ای هست که تد موزبی براي پسر و دخترش تعریف می کنه...
داستان این سریال درباره کارمندان یک شعبه از شرکت فروش کاغذ "داندر میفلین"، و تلاش آن ها برای روی پا نگه داشتن شعبه، و همچنین اتفاقات روزمره زندگی آن هاست...