با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
با زیرنویس چسبیده
ادیسه سرگذشت بازگشت یکی از سران جنگ تروا (ادیسیوس یا الیس) فرمانروای ایساکا است. در این سفر که بیش از بیست سال به درازا میانجامد ماجراهای مختلف و خطیری برای وی و همراهانش پیش آمده. در نهایت ادیسیوس که همگان گمان مینمودند کشته شده، به وطن خود باز گشته و دست متجاوزان را از سرزمین و زن و فرزند خود کوتاه میکند.
با زیرنویس چسبیده
سال 1930، شهر نیویورک. یک خانواده ی خلافکار قدرتمند میان جنگ مرگبار بین اتحادیه ها و کارفرمایان قرار می گیرند....
با زیرنویس چسبیده
رستورانی در حال ورشکستگی که توسط دو برادر اداره می شود بر روی یک شب بخصوص قمار می کنند تا حرفه و شغلشان را نجات دهند...
سال 1827. پس از دفن جسد «لودويگ و ان بتهوون» (اولد من)، «آنتون شيندلر» (کرابه)، دوست و ناشر آثارش نامه اي در کشوي ميز تحريرش پيدا مي کند که در آن، همه ي دارايي معنوي و آثارش را به زني مجهول که او را محبوبه ي ابدي اش خوانده، تقديم کرده است. «شيندلر»، تنها از سر کنجکاوي براي کشف اين تنها نکته ي مجهول زندگي «بتهوون»، جست و جوي خود را آغاز مي کند.
سریال دوستان یک مجموعه کمدی در مورد شش دوست است که در منطقه منهتن شهر نیویورک زندگی میکنند و طی 10 سال و 10 فصل این مجموعه با چالش های مختلفی در زندگی اجتماعی و حرفه ای خود روبرو می شوند...
با دوبله فارسی
ماجراهاي زندگي «وايات ارپ» (کاستنر) از جواني تا زماني که به اسب دزدي مي پردازد، شکارچي بوفالو مي شود و نقش مرد قانون را بازي مي کند...
پس از یک فاجعه هوایی،"مکس کلین" یکی از بازماندگان دچار تغییر شخصیتی می شود.او که دیگر نمی تواند با زندگی سابق خود و همسرش "لائورا" ارتباط برقرار کند،نوعی احساس شکست ناپذیری و خدا بودن پیدا می کند.وقتی روانشناسش از کمک به او بازمی ماند او را برای دیدن یکی دیگر از بازماندگان حادثه می فرستد و...
با زیرنویس چسبیده
رمان نويسي به نام «هلن شارپ» (هاون) و دوستش «مادلين اشتن» ـ ستاره ي برودوي ـ (استريپ) بر سر «ارنست منويل» (ويليس) با يکديگر رقابت دارند. اين دو با استفاده از اکسير زندگي، عمر جاوداني پيدا مي کنند.
با زیرنویس چسبیده
جايي ميان کارولايناي شمالي و جنوبي. «سيلر ريپلي» (کيج) جلوي چشم هاي محبوبه اش، «لولا» (درن)، مردي را که با چاقو به او حمله کرده، مي کشد و به زندان مي افتد. اما بيست و دو ماه و هجده روز بعد که آزاد مي شود «لولا» با اين که مادرش «ماري يتا» (لد) ملاقات آن دو را ممنوع کرده، به ديدنش مي رود. عشاق از شهر مي روند و به سوي نيو اورليانز به راه مي افتند...