یک کارمند هتل بدبین و کنایهگو در جزیره کوراسائو، در یک حلقه زمانی گرفتار شده و مجبور است هر روز را از نو تجربه کند. زندگی تکراری و ملالآور او با ورود یک ستاره سینمای خوشسیما، به شکل غیرمنتظرهای تغییر میکند. این بازیگر مشهور ممکن است راه حلی برای پایان دادن به این وضعیت غیرعادی و تکرار روزها باشد.
در حالی که مونت اشكرفت، یک عکاس سرشناس مجلات، برای عکاسی به صحرا سفر می کرد، در یک رستوران دورافتاده با داکوتا تامپسون، یک پیشخدمت محلی، آشنا می شود که الهام بخش او می شود. ارتباط آنها فوری و عمیق است، به جز یک راز بزرگ.