داستان درباره کتابفروشی مجرد است که در دنیای رویاهای خود زندگی میکند. او برای اینکه زندگی عاشقانهاش را بهبود بخشد، مجبور میشود به آرزوی خود برای نویسنده شدن جامه عمل بپوشاند.
در شب حملات پاریس. کریستل نیز مانند سایر نقاط کشور در شوک به سر می برد. صبح روز بعد، او به سرعت با گروهی از قربانیان ارتباط برقرار می کند و زمانی که ایده ایجاد یک گروه حمایتی برای بازماندگان مطرح می شود، کریستل در زنده کردن آن نقش اساسی دارد. با این حال، مشخص میشود که ارتباط او با این تراژدی آنطور که به نظر میرسد نیست و تهدید میکند تا شبکه عمیقتری از دروغها را باز کند.