دها در داستان انتقامی که با رویارویی پدر و پسری که یکی در نیکی و دیگری در شر نابغه است، بعد از سال ها با چهره ای که از آن بی خبرند، روبه رو خواهند شد.
سرباز الجزایری که دو زندگی متفاوت دارد، باید گذشته خود را پنهان کند و با دکتر فیروزه که هیچ حد و مرزی نمی شناسد ازدواج کند.
این سریال بر اساس یک روزنامه نگار جوان به نام اسرا است که در نیمه شب در کاخ پرا و تجربه خود از هتل معروف پرا پالاس در استانبول را منعکس می کند.
این سریال داستان عشق اسطوره ای آک کیز (دختر جنگجوی کوهستانی که شجاعتش زبانزد خاص و عامه) و باتوگا (شاهزاده معلول سرزمین آسمان) است که هر دو توسط آلپاگو خاقانِ سرزمین آسمان یتیم شده اند. این دو جوان معصوم، عشقشون رو شمشیر و قلب هاشون رو سپر میکنن و غیرممکن رو ممکن میکنن…
توبچگی با دنیای جنایتکار خودش غریبه نیست.. هرکی تو این دنیا باشه برای مخالفت با بی عدالتی قسم میخوره.. با بزرگ شدن و ثروتمند شدن، خودش منبع این بی عدالتی میشه.. از دوست داشتن دوری نمیکنه… دوست داشته شدن رو هم خیلی دوست داره… دوست داره تو چشم همه زنای زندگیش باشه:مامانش،همسرش،دخترش و دوست دخترش… خانوادشو خیلی عزیز میشمره… برای اونا مثل یه پدر فداکاره… یه دوست وفادار… یه برادر… یه رئیس عادل و بخشنده.. ولی برای زنده موندن مجادله میکنه،چون دولت برا رسیدن به خواسته های خود این آدمو مخالف خود میبینه