«سِر ادوارد ماترسن» (گرینجر)، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری میخواند تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیسجمهور یک کشور آفریقائی را از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند. «فاکنر» در این مأموریت، «شان فین» (مور)، «رافر جاندرز» (هریس)، همکاران قدیمیاش، «پیتر کوتزی» (کروگر)، اهل آفریقای جنوبی، وجوخهای از سربازان کار کشته مزدور را با خود همراه میکند. عملیات نجات با موفقیت انجام میشود،
وقتی خدا در ظاهر یک پیرمرد خوش قلب به عنوان دستیار مدیر یک فروشگاه مواد غذایی ظاهر می شود، او را به عنوان پیامبر خود در دنیای مدرن برمی گزیند و...
با دوبله فارسی
یک مرد انگلیسی که شخصیتی خشک و رسمی دارد بعنوان دبیر خصوصی پسر سفیر ژاپن استخدام می شود. اما زمانی که پسرک توسط تروریست هایی که اهداف سیاسی در سر دارند ربوده می شود، زندگی او هم تغییر می کند و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«جک کراب» (هافمن)، پيرمردي 121 ساله که ادعا دارد تنها بازمانده ي کشتار ليتل بيگ هورن است، خاطراتش را به ياد مي آورد...
تنها بازمانده یک ماموریت نجات بین سیاره ای ، در جستجوی آخرین بازمانده های ماموریت قبلی به سیاره ای وارد می شود که در آن یک میمون بر شهر زیرزمینی انسانها حکومت می کند …
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
داستان فیلم در مورد دو دزد و راهزن به نامهای «بوچ» و «ساندنس» است که به قطارها دستبرد میزنند. اما یکی از سرقت هایشان طبق برنامه پیش نمی رود و گروهی از مردان قانون تا دندان مسلح، شروع به تعقیب آن دو می کنند. وقتی آن دو می فهمند که این گروه تصمیم ندارند دست از تعقیب بردارند، تصمیم می گیرند به بولیوی بروند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«متي راس» (داربي)، دختر جوان با اراده و مصمم که دريافته پدرش به دست يکي از زيردستان اجير شده ي خود به نام «تام» (کوري) کشته شده، عزم انتقام دارد. او «روستر کاگبرن» (وين)، کلانتر يک چشم و دائم الخمر را متقاعد مي کند که در يافتن قاتل کمکش کند...
با پیدا شدن جسد چند زن میانسال در یکی از بخش های بوستن، پلیس تمام مظنونانش را جمع می کند، اما با این حال به سر نخی نمی رسد. تا زمانی که لوله کشی به نام »آلبرت« (کورتیس) مورد شک و سوء ظن پلیس قرار می گیرد…
»پري اسميت« (بليک) و »ديک هيکاک« (ويلسن)، دو يار هم بند در زندان ايالتي کانزاس، پس از آزادي به دنبال راهي براي کسب پولي هنگفت و بي دردسر هستند. آن دو براي سرقت اين پول راهي خانه ي »کلاترها« مي شوند. اما چون نتيجه اي نمي گيرند، همه شان را مي کشند.