مالکوم در میانه درباره ی پسری به اسم مالکوم ـه که در خانواده ی عجیب 6 نفره زندگی میکنه.مالکوم هوش و حافظه ی خیلی قوی داره و همین موضوع باعث شده که کمی با خانواده ی خودش در تضاد باشه و ماجراهای جالبی به وجود بیاره.دیگر اعضای خانواده عباردتند از :لوییس، مادر پرجذبه خانواده . هل ، پدری که بیشتر مثل دوست بچه هاش میمونه.فرانسیس ، بزرگترین پسر خانواده که بشدت خرابکاره.ریس ، که ورژن جوونتره فرانسیسه. و در نهایت دویی، کوچکترین برادر مالکوم که هنوز استعداد واقعیش رو بروز نداده!
با زیرنویس چسبیده
«آستين پوئرز» (مايزر)، عکاس مد، مقيم لندن پر تحرک و امروزي و مأمور آژآنس جاسوسي معتبر بين المللي در دهه ي ۱۹۶۰ که اکنون در دهه ي ۱۹۹۰ اعتبارش را از دست داده، مطلع مي شود نابغه ي جنايت و همزاد او، «دکتر شيطان» (مايزر) راز جذابيت او را دزديده و به عنوان آخرين نقشه ي شيطاني به سال هاي دهه ي ۱۹۶۰ برگشته؛ بنابراين «پوئرز» هم براي به دست آوردن دوباره ي جذابيتش، بايد در زمان به عقب برگرد.
داگ هفرمن زندگی خوبی دارد. یک زن زیبا به اسم کری، یک تلویزیون بزرگ که با دوستانش برنامههای تلویزیونی رو تماشا میکند. این خوشی ها ادامه دارد تا اینکه پدر کری (پدر زنش) که دیوانه و عصاب خورد است پیش آنها می آیند...
یک سیاستمدار سرخورده لیبرال فرصتی را بدست می آورد تا بوسیله تاثیر موسیقی هیپ هاپ با صراحت بتواند با رای دهنده های خود صحبت کند...
رابطه چهار زن که همه در یک شرکت اعتباری کار می کنند با ورود استخدام جدیدی تهدید می شود که یکی از زنان برای دستیابی به موقعیت دائمی در آن شرکت می کند...
"بن" و "ساندرا" به شدت دلباخته یکدیگر هستند، اما متاسفانه "ساندرا" با "جیک" برادر کوچکتر "بن" ازدواج کرده است و به زودی او همه چیز را خواهد فهمید...
«جک استنتن» (تراولتا) درگير مبارزات انتخاباتي براي تعيين نامزد رياست جمهوري حزب دموکرات است؛ در حالي که در زندگي سياسي و خصوصي خود دچار مشکلات بسياري شده است...
با زیرنویس چسبیده
یک دانش آموزش بسیار زیاد درگیر یک داروی آزمایشی میشود و همه هوش و حواسش به آن است، اما او نباید از این دارو سوء استفاده کند...
با زیرنویس چسبیده
مادلین کالیفرنیا، موزه ی تاریخ طبیعی. یکی از نگهبانان امنیتی اخراج شده ی موزه به نام «سام بیلی» (تراولتا)، تصادفاً به یکی از نگهبانان تیراندازی میکند و سپس گروهی از بچههای مدرسهای که برای بازدید موزه آمده اند، و هم چنین گزارش گر تلویزیونی، «ماکس براکت» (هافمن) را گروگان میگیرد. اما حالا «براکت» این ماجرا فرصتی می بیند تا وضعیت شغلی اش را احیا کند…