در یک مهمانی که یک مهماندار در آن مشغول ارائه خدمات غذایی بود، خواننده برنامه به طور ناگهانی دچار برقگرفتگی شد. این حادثه تلخ، مهمانی را به یک صحنه جرم تبدیل کرد و مهماندار نیز مجبور شد در تحقیقات پلیس برای کشف علت این اتفاق همکاری کند.
ضیافت قرون وسطایی گلدی بری در قلعه هاید با یک قتل به هم میخورد. او با کارآگاه شولتز برای حل معمای قبل از اینکه قاتل دوباره دست به کار شود، همکاری میکند.
یک دانشجوی حقوق و دوستانش، برای اثبات بیگناهی برادرش تلاش میکنند، اما تنها راه پاک کردن نام او، یافتن قاتل واقعی است...
زمانی که یک مشاور املاک به قتل می رسد، گلدی بری با کارآگاه تام شولتز متحد می شود. همانطور که آنها رقابت های شخصی و حرفه ای را کشف می کنند، متوجه می شوند که مقصر نزدیک تر از حد انتظار است...
این سریال به تجربه های پلیس، امدادرسان و آتش نشانان در شرایط ترسناک، تکان دهنده و پر استرس می پردازد…
داستان سریال درمورد فردی بنام الکس کین مامور اطلاعاتی سابق که به عنوان مشاور امنیتی کازینویی در لاس وگاس استخدام می شود تا در مقابل جرم و جنایت بایستد و مسئول برقراری امنیت باشد. او پس از کش و قوس های فراوان در زندگی خود و کشته شدن همسرش، با شخصی بنام جانسون و کساندرا آشنا می شود و پیشنهاد جانسون، شخصی که مسئول نظارت بر قمارها در کازینو ـست، مبنی بر شغلی خطرناک را می پذیرد. با این اوصاف او خود را آماده مقابله با خطرناکترین لحظات در زندگی اش می کند.
سه نفر از شیکاگو EMT که علیرغم شخصیت های خودشیفته شان به طور منحصر به فردی برای نجات جان افراد تلاش می کنند...
به دلیل اینکه سریال “The Closer” به درازا کشیده بود تصمیم به ساخت این سریال گرفتند و با پایان این سریال از این به بعد شاهد پخش این سریال به جای “The Closer” هستیم که در همان سبک و موضوع می باشد و ادامه ی سریال “The Closer” می باشد. “Raydor” از اداره پلیس لس آنجلس است.
زنی که درحال فرار از دست کسانیست که او را میخواهند خود رای جای خواهر دوقلوی ثروتمندش جا میزند. اما خیلی زود متوجه میشود خواهرش هم توسط افرادی تحت تعقیب است...
"بی دست و پا" در مورد حوادث خاص در سال های شکل گیری ماست که گاهی اوقات ما را بهترین و گاهی بدترین نشان می دهد این سریال حول نوجوان پانزده ساله " جنا همیلتون " می گردد کسی که مثله خیلی ها احساس میکند در بین همسالان خودش دیده نمی شود و با نا امیدی می خواهد جایگاهش را پیدا کند چیزی که در این روزگار و این سن واقعا سخت هست روزگاری که در آن پیدا کردن جایگاه یعنی خاص و انگشت نما بودن و بد بختانه دیده شدن جنا درست بعد از تصادف آن که باعث شکستنه شدن دستش و زدن برچسب نه چندان جالبی به آن شد اتفاق افتاد و در حالیکه شایعات تصادفش می توانست بدترین کابوس زندگیش شود جنا تصمیم میگیرد از این اتفاق برای پیشرفت زندگیش استفاده کند