با زیرنویس چسبیده
در سال 1899 در پاريس شاعر فقير و جوان اسکاتلندي به اسم «کريستين» (اوان مک گرگور) زندگي مي کند. او پس از مدتي به يک کلوب پنهاني به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتي» که فعاليتهاي زير زميني در زمينه هايي چون مواد مخدر دارند مي پيوندد. او ناگهان خودش را گرفتار يک رابطه عاشقانه حزن انگيز و آتشين با گرانترين ستاره گروه (نيکول کيدمن) که مشهورترين فاحشه شهر نيز مي باشد مي بيند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک مرد جوان باید یک کشتی زمینی پنهان را پیدا کند تا بقای بشریت را تضمین کند قبل از اینکه یک موجود بیگانه دشمن این کار را انجام دهد ...
با زیرنویس چسبیده
فیلم درباره قتل هایی است که در تابستان سال 1977 در نیویورک اتفاق افتاده است که بر روی ساکنان ایتالیایی آمریکایی محله جنوب برانکس تمرکز می کند که در سایه ترس از یکدیگر زندگی می کنند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«جان دوليتل» در خردسالي (اسميت) قادر است با حيوانات صحبت کند اما پدرش مخالف اين کار است و «جان» استعداد يگانه اش را به فراموشي مي سپارد. سال ها مي گذرد و «جان» (مورفي) پزشک موفقي مي شود. او روزي سگي را زير مي گيرد و ناگهان استعدادش را باز مي يابد و چندي بعد حيوان را نجات مي دهد و به خانه مي برد. شهرت او همه جا مي پيچد و گروهي از حيوانات بيمار جلو خانه اش صف مي کشند.
با زیرنویس چسبیده
یک سرباز مزدور توسط رئیس بدذاتش کشته می شود، اما طولی نمی کشد که او از جهنم باز می گردد تا همسرش با ببیند، در حالی که با شیطان قراری گذاشته است تا رئیس سابقش را بکشد...
با زیرنویس چسبیده
«روميو» (دي کاپريو) که نسبت به رفتارهاي عموزاده هايش، مانتا گيوها، بي توجه است، وقتي در پايان يک ضيافت بسيار خشن در مي يابد «جوليت»(دينز) که دل باخته اش شده از خانواده ي «کاپولت» است، بابت کينه و دشمني دو خاندان سخت دچار نگراني مي شود.
با دوبله فارسی
«گيل رنارد» (دنيرو) فروشنده اي است که در زندگي شخصي و حرفه اي اش شکست خورده. او کشته مرده بيس بال است و تمام وقتش را صرف دنبال کردن بازيکن مورد علاقه اش، «بابي ريبرن» (اسنايپس) مي کند. «بابي» فصل ورزشي بدي را آغاز مي کند و تمام افتخارات به بازيکن ديگري به نام «پريمو» (دل تورو) که در همان تيم بازي مي کند، نسبت داده مي شود. «گيل» نيز براي درست کردن اوضاع، «پريمو» را مي کشد.
با زیرنویس چسبیده
گروهي تروريست عرب به رهبري «نقي حسن» (سوکت)، يک هواپيماي 747 را با چهار صد مسافر مي ربايند. «ستوان آستين تراويس» (سيگال)، مأمور اطلاعاتي امريکايي، مطمئن است که اين يک هواپيما ربايي معمولي نيست.
سه مرد با لباس زنانه در طول کشور سفر می کنند تا اینکه اتومبیلشان خراب شده و در یک شهر کوچک سرگردان می شوند...