با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«جرج» (تراولتا)، يک مکانيک معمولي آمريکايي با هوش و دانشي متوسط است که در شب سي و هفتمين سالگرد تولدش، بر اثر رعد و برق توانايي و نيرويي عجيب به دست مي آورد. او حالا مي تواند پيچيده ترين مسايل رياضي را حل کند و دستانش نيز داراي قدرت يک آهن ربایی شده اند...
"گلن هلند" موسیقیدان و آهنگسازی است که برای پرداخت اجاره خود اقدام به آموزش دادن می کند.او تلاش می کند تا به هدف واقعی خود مبنی بر ساختن یک کار بزرگ که نشانی از او برای همیشه بر جای بگذارد برسد...
با زیرنویس چسبیده
در مرکز پژوهش براي يافتن حيات در خارج از زمين، «دکتر فيچ» (کينگزلي) ناگزير است موجودي را که به طور مخفف «سيل» مي نامد نابود کند، اما «سيل» مي گريزد. جست و جوي «فيچ» براي يافتن او بي نتيجه مي ماند. تا اين که «سيل» که شبيه دختري چهارده ساله است بر اثر تکثير، تبديل به دختري بيست ساله مي شود...
«اوﮔﻲ ورن» (ﮐﺎﻳﺘﻞ) ﻳﮏ ﻣﻐﺎزه ﺳﯿﮕﺎر ﻓﺮوﺷﻲ را اداره ﻣﻲ ﮐﻨﺪ. او در اﻳﻦ ﭼﮫﺎرده ﺳﺎل اﺧﯿﺮ، ھﺮ روز در ﻳﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﻣﺸﺨﺺ و از زاوﻳﻪ اي ﻣﺸﺎﺑﻪ، از ﺧﯿﺎﺑﺎن رو ﺑﻪ روي ﻣﻐﺎزه اش ﻋﮑﺲ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در ﻣﯿﺎن ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ھﻤﯿﺸﮕﻲ او ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه اي ﺑﻪ ﻧﺎم «ﭘﻞ ﺑﻨﺠﺎﻣﯿﻦ» (ھﺮت) ھﺴﺖ ﮐﻪ از وﻗﺘﻲ ھﻤﺴﺮش در ﺟﺮﻳﺎن ﻳﮏ ﺳﺮﻗﺖ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ رﺳﯿﺪه، در ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻣﺸﮑﻞ ﭘﯿﺪا ﮐﺮده اﺳﺖ...
با زیرنویس چسبیده
یک نمایش مد روز در پاریس، افراد زیادی را به آنجا می کشاند: طراح ها، عکاس ها، مدل ها، خبرنگاران و ... . در ادامه ماجراهایی اتفاق می افتد که...
جان مایه اصلی داستان حول زندگی شخصی و کاری کارمندان، پرستاران و دکترهای یک اتاق اورژانس میگذرد. این سریال در سال های ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۹ پخش شده است و داستان آن براساس زندگی واقعی "مایکل کرکتون" است که در سال ۱۹۷۴ پزشک یار یک بیمارستان بود. ER مخفف عبارت Emergency room به معنی اتاق اورژانس است. این سریال در مدت ۱۵ سال پخش مداوم هیچگاه از بازدید آن کاسته نشد و با کسب امتیاز ۸ از دید مخاطبان به کار خود پایان داد. نکته جالب توجه درباره این سریال حضور کلکسیونی از بازیگران و سوپر استار های معروف هالیوود در نقش های مختلف و به عنوان مهمان است.
داستان در مورد پدر و دختری می باشد که کشف می کند کلنی بیگانگان در حال تسخیر بدن انسان ها هستند و هرچه زودتر می بایست جلوی آن ها را بگیرند…
با زیرنویس چسبیده
«جادي» (ويتاکر)، سرباز سياه پوست انگليسي را اعضاي ارتش آزاديبخش ايرلند مي ربايند و محکوم به اعدام مي کنند. «فرگوسن» (ري)، مأمور اجراي حکم، عامدانه به «جادي» مهلت فرار مي دهد. با اين همه «جادي» برحسب تصادف کشته مي شود. حالا «فرگوس» به لندن مي رود و سراغ «ديل» (ديويدسن)، دوست «جادي» را مي گيرد...
دکر که یک آدمکش حرفه ای میباشد در آخرین کار خود، قصد دارد همسر یکی از مشتری های خود را به قتل برساند ولی او مقاومت کرده و کار را برای دکر سخت تر می کند و …