 
                                        
                
                در میانه های سالهای 1800 اسکار کشیشی جوان است که احساس کرده خدا به او از طریق نشانه ای گقته خانواده اش را ترک کند و به کلیسایی در انگلستان بپیوندد.لوسیندا نوجوانی استرالیایی است که ثروت زیادی به ارث برده.او یک کارخانه شیشیه سازی می خرد و تصمیم می گیرد رویایش برای ساختن کلیسایی تماما از شیشه را به حقیقت برساند و...
 
                                        
                
                اِیمی ، یک عکاس حرفهای جوان که کارش دنبال کردن رئیس گوستاو است که خود یک عکاس مشهور جهانی است. با نزدیک شدن به تعطیلات، او متوجه می شود که جشن های سنتی کریسمس خانواده او در خطر است...