این سریال کمدی در مورد یک گروه از نوجوانان و اتفاقاتی که برایشان رخ می دهد در سال 1970 در ویسکانسین می باشد...
متهمی سابقه دار رانندگی یک کامیون را بر عهده می گیرد. اما او خبر ندارد که کامیون پر از سلاحهای غیر قانونی بوده و او مجبور است برای نجات جان خود و خانواده اش مبارزه کند...
داستان سریال تلویزیونی «بوفی خونآشام قاتل» سرگذشت «بوفی سامرز» (Buffy Summers) یک زن جوان و آخرین بازمانده از نسل خونآشامهایی است که به «خونآشامهای قاتل» یا به اختصار «قاتل» مشهورند. در داستان، «قاتلین» برای نبرد با «خونآشامها»، «دیوها» و دیگر نیروهای تاریکی فراخوانده میشوند. همانند قاتلین پیشین، «بوفی» از سوی یک «ناظر» (Watcher) پشتیبانی میشود. «ناظر»، بوفی را راهنمایی میکند، به او آموزشهای لازم را فرا میدهد و او را برای مقابله با دشمنانش آماده میکند. «بوفی» بر خلاف اجداد پیشین خود را در احاطه حلقهای از دوستان وفادار که با عنوان «دسته اسکوبی» (Scooby Gang) شناخته میشوند، میبیند...
با زیرنویس چسبیده
دو مامور پلیس مجبور می شوند با هم کار کنند تا پرونده ی قتل های زنجیره ای که توسط قاتلی معروف به مرد خانواده انجام می شود را حل کنند ...
داستان فیلم درباره دو سگ و یک گربه است است که در فرودگاه بین المللی سان فرانسیسکو گم شده اند و به دنبال راهی برای بازگشت به خانه هستند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
سالهای آخر دهه ۱۹۳۰. “هنری یانگ” (بیکن) بزهکار خردهپائی را که خیال فرار داشته، به زندان آلکاتراز میفرستند و برای تنبیه، به حبس انفرادی محکوم میکنند. حداکثر زمانی که ظاهراً برای این تنبیه در نظر گرفته شده، نوزده روز است ولی “هنری” در تاریکی، سرما و تنهائی مطلق، سالها در آنجا سر میکند و در حالی که عقلش زائل شده، آزاد میشود و بلافاصله کسی را که مسئول چنین عذابی میدانسته، به قتل میرساند. “جیمز استمفیل” (اسلیتر) وکیل تازه کار و جوانی است که میخواهد ثابت کند مقصر اصلی آلکاتراز بوده و “هنری” نباید اعدام شود…
دختر نوجوانی که به همراه پدر مطلقه خود در تعطیلات هستند، سعی می کند با گفتن اینکه با پدرش رابطه دارد دوستی برای خود پیدا کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
فیل (مورای)، گزارشگر هواشناسی تلویزیونی اهل فیلادلفیا با نارضایتی به شهر کوچکی می رود تا مراسم سالانه ی روز معروف دوم فوریه را پوشش دهد. صبح روز بعد از خواب بیدار می شود و در می یابد که بار دیگر دوم فوریه است. این اتفاق مرتبا در روزهای بعد هم رخ می دهد…
برنی لاپلنت روزهای سختی را می گذراند.او طلاق گرفته است ،همسر سابقش از او متنفر شده و حظانت پسرش را از او گرفته ، او مسافران یک هواپیمای سقوط کرده را نجات می دهد ولی شخصی دیگر اعتبار این کارش را به دست می آورد و...