با زیرنویس چسبیده
داستان انیمیشن در یک سیاره عجیب میگذرد. دو قهرمان به نامهای گوکو و وگاتا داریم که با جنگجویی به نام برولی مواجه میشوند. جنگجویی که شبیه هیچیک از قهرمانانی که پیش از این با آنها روبهرو شده بودند نیست و...
ریماروِ خروشان اسم خزندهای است که توسط ساتو میکامی 37 ساله پس از آنکه به دست یه دزد کشته شد و به دنیایی خیالی رفت تصرف شد. حال که از بند زندگی معمولی و یکنواخت پیشین خود رها شده است، ماجراجویی جدید او به عنوان یه خزنده با قابلیتهایی منحصر به فرد و در دنیایی خیالی شروع میشود.
داستان توی اونیکاوا شکل میگیره، جایی که هاروکا یه تیم والیبال ساحلی رو با کاناتا تشکیل میده. کاناتا که به خاطر قد کوتاهش بیخیال والیبال شده بوده توسط هاروکا قانع میشه که دوباره شانسشو امتحان کنه و با هم به تورنمنت میرن.
در بازی MMORPG Cross Reverie، ساکاموتو تاکویا اونقدر قدرت به دست اورده که برای این که بقیه بازیکن ها "شاه شیطانی" خطابش کنن کافی باشه. یه روز، با ظاهرش توی بازی به یه دنیای دیگه احضار میشه. اونجا دو نفر بهش میگن که "من احضارکننده واقعیم."
آنها در رویایی به سر میبرند! رویای روزی که در آسمان بزرگ پر میگشایند. در آیندهای دور وقتیکه خشکیها ازبین رفتهاند، آدمی در شهر متحرکی به نام "پِلَنتِیشن" سکنا گزیده و خلبان(پایلوت)هایی در قسمتی از آن به نام "میستیلتین" یا "قفس پرنده" بوجود آوردهاند. بچههایی که در این قفس گیر افتادهاند، هیچگاه رنگ آسمان نمیبینند و مجبور هستند برای ارتقای خود مبارزاتی بوسیلهی رباتهایی جنگی به نام FranXX با موجوداتی عجیب به نام "کیوریو" (دایناسور) انجام دهند. این مبارزهها ضامن حیات این بچهها خواهد بود. پسرک قصهی ما "هیرو" که با لقب "کد016" شناخته میشود دارای مشکلاتی هست که موجب نادیده گرفته شدن او میشود، به همین خاطر وجودش غیرضروری شمرده میشود. چرا که عدم توانایی در راندن "فرانکس" مساوی با از دست دادن موجودیت است. اما دست روزگار دخترکی مرموز به نام "زیرو تو" (02) را که دو شاخ بر سر دارد را در سر راه او قرار میدهد.
ارن یگر و همرزمانش از سپاه 104 آموزشی به تازگی موفق شدند که عضویت کامل در گروه تجسسی را بدست بیاورند. در حالی که آنها خود را آماده رویارویی با تایتان ها می کنند...
داستان درباره دختری دبیرستانی به نام “یوزوکو” می باشد که بعد از ازدواج مجدد مادرش مجبور است با خواهر ناتنی و جدید خود سازش پیدا کند؛ دختری به نام “می” که از قضا رئیس شورای دانش آموزی دبیرستان یوزوکو نیز می باشد. اما سازش یوزو با می فراتر از سازشی معمولی پیش می رود و...
داستان در مورد چیسه هاتوری میباشد که یک عمر زندگی را به غفلت و بدرفتاری و بدون عشق گذرانده است. به دور از گرمای وجود خانواده، او سهم خود از سختی ها و بحران ها را به دوش کشیده است. درست زمانی که به نظر امیدی باقی نمانده، رویارویی سرنوشتسازی منتظر اوست. زمانی که مردی با سر جانور به همراه قدرتهای عجیب، او را در حراج برده خریداری میکند. زندگی چیسه دیگر مانند قبل نخواهد بود.
آستر و یونو در بدو تولد در کلیسایی رها شدند و به شکل جدا نشدنی با هم رشد کردند. در روزگار کودکی آنها با یکدیگر عهدی بستند تا بر سر امپراتور جادوگران شدن رقابت کنند. هرچند، وقتی بزرگ شدند تفاوتی بین آنها آشکار شد. یونو نابغه نابغه ای در جادوگری با قدرت و تسلط بالا بود، درحالی که آستر به کلی نمیتوانست از جادو استفاده کند. ولی تلاش میکرد کمبود خود را با تمرین فیزیکی جبران کند. وقتی آنها در سن 15 سالگی گریمورشان را دریافت کردند، یونو کتابی شگفت انگیز با شبدر چهار برگ دریافت کرد (به اکثر مردم شبدر سه برگ میرسد)، درحالی که به آستر هیچ چیز نرسید. هرچند، وقتی یونو در خطر بود حقیقت در مورد قدرت آستر نمایان شد؛ به او یک گریمور با شبدر پنج پر رسید، یک “شبدر سیاه”! اکنون دو دوست پا در عرصه جهان میگذارند، هردو با هدفی یکسان!
وقتی کیوتاکا وارد دبیرستان نخبگانی می شود که توسط دولت حمایت می شود، متوجه شد که این سیستم آموزشی به طور کامل بر اساس شایستگی دانش آموزان است.