صبح ۲۹ امین روز از آپریل، هفت میلیارد سكنه زمین به شكلی غیرقابل باور به مدت دو دقیقه و هفده ثانیه، از هوش میروند و آنهایی كه جان سالم به در برده اند وقتی به هوش می آیند متوجه خاطراتی میشوند كه هیچوقت تجربه نكرده اند. كمی تحقیق، همه را متوجه این موضوع میكند كه آن خاطرات، در واقع مروری بر اتفاقاتی بوده كه نه در گذشته بلكه در زمانی به فاصله شش ماه از زمان حال اتفاق اقتاده است نگرانی همه از این است كه آیا قرار است آن چیزی را كه دیدند در واقعیت تجربه كنند یا انتخاب با خودشان است...
با زیرنویس چسبیده
داستان در شهر نیویورک و رابطه ی زنی مطلقه، با همسایه ی جدید خود را بازگو می کند که چند سال از او کوچکتر است...
با زیرنویس چسبیده
یک نیویورکی ثروتمند با تصمیم به ترک شوهر خیانتکارش دست و پنجه نرم می کند، زیرا او و دوستانش متوجه می شوند که زنان واقعاً می توانند همه چیز را داشته باشند...
مادربزرگ (تایلر پری) برنامهای میریزد برای تجدید دیدار خانوادهاش در همین دیدار سعی میکند بپردازد به حل مشکلات اعضای خانواده...
پس از درگیری با یک پسر،”للاند فیتزجرالد” شانزده ساله به یک زندان مخصوص نوجوانان فرستاده می شود.معلم او “پرل مدیسون”که یک نویسنده مشتاق است به او نزدیک شده و سعی می کند او را درک کند.او که در ابتدا به قصد نوشتن یک کتاب این کار را می کند بعدها تبدیل به دوست او می شود و…
با زیرنویس چسبیده
«جکي» (ساراندون) سرپرستي دو بچه اش را به عهده دارد. شوهر سابقش، «لوک» (هريس) که يکشنبه ها بچه ها را پيش خودش مي برد، با زني به نام «ايزابل»(رابرتس)، عکاس درجه يک مد زندگي مي کند؛ اما از آن جايي که «لوک» هميشه به دلايل کاري ناچار به سفر کردن است، زحمت آماده کردن بچه ها براي رفتن به مدرسه (وقتي خانه ي پدرشان هستند) به عهده ي «ايزابل» مي افتد و او هم زني نيست که اين کار را بلد باشد. زندگي به همين منوال مي گذرد تا اين که «جکي» متوجه مي شود به سرطان مبتلا شده است...
خانواده "باتیست" توسط "دکتر لویس" جذاب اداره می شود. با اینکه او با "رز" زیبا ازدواج کرده است، اما نقطه ضعفی در برابر بیماران جذاب دارد. شبی او با "متی مرکس" متاهل و زیبا قرار می گذارد اما نمی داند که دختر کوچک او "ایو" آنها را مشاهده می کند و...
دارنل رایت بسیار چرب زبان است و به راحتی میتواند زن ها را گول بزند. او موفق میشود با زنی زیبا بنام برندی دوست شود و سعی میکند او را گمراه کند، اما برندیِ باهوش دست او را میخواند و تصمیم به گرفتن انتقام از او میگیرد...