"رز" و "گریگوری" که هر دو استاد دانشگاه در کلمبیا هستند، با هم آشنا می شوند. "گریگوری" که از رابطه عاشقانه خاطره خوبی ندارد در جستجوی زنی است که با او ازدواج کند. او تصور می کند آنچه را که می خواهد در "رز" پیدا کرده، اما...
با زیرنویس چسبیده
گروهبان بیلکو، یک مرد کلاهبردار، مسئول استخر موتور در یک پایگاه ارتش است و امکانات قمار را برای سربازان آنجا فراهم می کند. وقتی یک دشمن قدیمی از گذشته اش ظاهر می شود، اوضاع خراب می شود....
داستان در مورد یک نقاش است ( آنتونیو باندارس ) که بطور همزمان عاشق دو خواهر می شود. او برای حل این مشکل تصمیم می گیرد یک شخصیت جدید بعنوان برادر دوقلوی خودش بوجود می آورد و …
کلادیا لارسن پس از اینکه کار خود را از دست می دهد و متوجه می شود دخترش می خواهد جشن شکرگذاری را با دوست پسر خود سپری کند،مجبور می شود تعطیلات را به خانواده اش سپری کند و...
بانوی اول سابق آمریکا، یکی از ماموران سرویس مخفی را ، به عنوان رئیس محافظان خود انتخاب می کند، اما آن مرد نمی تواند او را تحمل کند و...
جو یک پیرمرد میلیونر است و به همین خاطر اعضای خانواده اش سخت تلاش می کنند تا به او نزدیک شوند، زیرا همه آنها طالب بخضی از امپراتوری وی هستند. اما متاسفانه جو آنقدر هم که خانواده اش فکر می کنند احمق نیست و او متوجه شده که اگر خانواده اش با او خوش رفتاری می کنند، تنها بخاطر پول است و...
سریال Frasier توسط دیوید آنجل در سال ۱۹۹۳ ساخته شد و در سال ۲۰۰۴ به پایان رسید این سریال موفقیت های زیادی بدست آورد. موضوع این سریال از آنجا شروع می شود که دکتر Frasier پس از مدتها با پدر خود که قبلا یک افسر پلیس بوده به سیاتل بر میگردد و در یک شبکه رادیویی به عنوان روانپزشک مشغول به کار می شود و سعی می کند که زندگی خود را از نو بسازد ولی
با زیرنویس چسبیده
"جاش ویتسکین" یک نوجوان معمولی عاشق بیسبال است که یک روز پدرش را در شطرنج به چالش کشیده و برنده می شود. او که در مسابقات شطرنج در میدان واشینگتن به برتریهایی می رسد، با مردی به نام "وینی" که به او شطرنج سرعتی را می آموزد آشنا می شود و...
با زیرنویس چسبیده
«بيل» (ماکيو)، پسرک دانشجوي دوست داشتني اهل شمال، و رفيقش، «استنلي» (ويتفيلد) را در شهرکي دور افتاده در جنوب، به زندان مي اندازند و کمي بعد آن دو خبردار مي شوند که به جنايتي متهم شده اند. «بيل» که نه پولي در بساط دارد و نه دوست و آشنايي، تصميم مي گيرد با پسر عمويش، «ويني» (پشي) که به تازگي وکيل شده، تماس بگيرد.