برترین فیلم های 2002 از دیدگاه ایرانیان

سال ۱۸۸۴. افسر جوان ارتش بريتانيا، «هري فورشم» (لجر) از مبارزه با شورشيان مسلمان سوداني خودداري مي کند. صميمي ترين دوستش، «جک دارنس» (بنتلي)، در واکنش به اين عمل، پر سفيدي (به نشانه ي بزدلي) برايش مي فرستد. دو تن ديگر از هم قطارانش نيز چنين مي کنند و سرانجام چهارمين پر را نامزد «فورشم» (هادسن) به دست او مي رساند...

وقتی اتان گیکی متوجه می‌شود که سه دانش‌آموز از سیستم امتحان کلاهبرداری می‌کنند، آنها را باج‌گیری می‌کند تا محبوب‌ترین دختر مدرسه را به دست آورد...

جک رایان (بن افلاک) تحلیل گر سازمان سیا باید به فکر خنثی کردن برنامه های یک فرقه تروریستی باشد که می خواهند یک بمب اتمی را در یک استادیوم فوتبال منفجر کنند، هدف آنها این هست که روسیه و امریکا وارد یک جنگ تمام عیار اتمی بشوند...

سال 1946، اسکاتلند. صومعه ي ماگدالين جايي است که مي گويند دختران جوان سرکش را خانواده ها به آن جا مي فرستند تا اصلاح شوند. خيلي از دخترها را در اين مکان به بهانه ي «گناهاني» نامعلوم محبوس کرده اند و فيلم، حکايت تعدادي از اين دخترها است...

فیلم یک روز از زندگی آرایشگران در آرایشگاهی در منطقه غرب شیکاگو را به تصویر می کشد و...

بازيگر جواني به نام «جاني» (کانسيدين)، همسرش، «سارا» (مورتن) و دخترانش، «کريستي» (سارا بوگلر) و «آري يل» (اما بوگلر) را مخفيانه از مرز کانادا وارد امريکا مي کند و به اميد جان دادن به زندگي حرفه اي اش، خانواده را به نيويورک مي برد. اما همگي خيلي زود در مي يابند که امريکا آن چنان هم سرزمين فرصت هاي بي حد و حصر نيست...

 سه داستان درباره عشق جاودان. زوج جوانی در جستجوی چیزی هستند که فراموش کرده اند، یک یاکوزا به پارکی باز می گردد که در گذشته دوست دختر از دست رفته اش را ملاقات می کرده و یک ستاره پاپ که با از خود گذشتگی فوق العاده بزرگترین طرفدارش روبرو می شود و...

در یک دبیرستان مارک ارشد کلاس نهم می شود ولی بخاطر اینکه بتواند خود را تغییر دهد و دیگر او را مسخره نکنند از مدرسه خارج شده و با چهره ای متفاوت به یک مدرسه دیگه می رود تا اینکه...

«لور» (رومين - استاموس) هم راه همسرش «واتس» (کايوت)، سفير جديد امريکا در فرانسه، به فرانسه باز مي گردد. چند سال قبل او سارقي بوده که به اتفاق شرکايش نقشه ي جسورانه ي سرقت جواهراتي را در جريان برگزاري جشنواره ي فيلم کن اجرا کرده است...

«تولا» (واردالوس) زن يوناني / امريکايي سي و چند ساله، در رستوران يوناني پدر و مادرش در شيکاگو کار مي کند و هنوز مجرد است. تا اين که با مرد ظاهرا بي عيب و نقصي به نام «ايان ميلر» (کوربت) آشنا مي شود که معلم مدرسه است. اين دو خيلي زود دل باخته ي يک ديگر مي شوند. اما دو مشکل وجود دارد: «ايان» اولا يوناني نيست و ثانيا گياهخوار است و اين هر دو مورد، خانواده ي «تولا» را به وحشت مي اندازد.