برترین فیلمهایی که جدیدا منتشر شده

چهار آدم ناجور ناگهان از طریق درگاهی اسرارآمیز به سرزمینی عجیب و مکعبی کشیده می‌شوند که با نیروی تخیل زنده است. برای بازگشت به خانه، آن‌ها باید بر این دنیا مسلط شوند و در سفری با یک استاد سازنده‌ی عجیب و غریب همکاری کنند...

زنی در سیاره‌ای دورافتاده از خواب برمی‌خیزد و متوجه می‌شود که تمامی خدمه ایستگاه فضایی‌اش به شکلی بی‌رحمانه به قتل رسیده‌اند. جست‌وجوی او برای یافتن علت این حادثه، مجموعه‌ای هولناک از اتفاقات را رقم می‌زند.

داستان درباره دزدی است که وارد یک شاسی بلند گران قیمت می‌شود، اما خیلی زود درمی‌یابد که در دامی حساب‌شده و خطرناک گرفتار شده است.

چهار داستان به هم پیوسته که در سال 1987 در اوکلند، کالیفرنیا، اتفاق می‌افتند، از عشق به موسیقی، فیلم، آدم‌ها، مکان‌ها و خاطراتی فراتر از جهان قابل شناخت ما خواهند گفت.

بعد از اینکه یک معامله مواد مخدر که به‌بی راهه می رود، یک کارآگاه زخمی باید راهش را از میان دنیای جنایتکاران باز کند تا پسر جداافتاده‌ی یک سیاستمدار را نجات دهد؛ در حالی که پرده از شبکه‌ای پیچیده از فساد و توطئه برمی‌دارد که تمام شهر را در چنگال خود گرفته است.

می و بارنز، دو نوجوان با تفاوت‌های بسیار، در زمستان سال آخر دبیرستان به شکلی تصادفی با یکدیگر ملاقات می‌کنند و پس از آن، در طول یک سال، چهار روز را با هم سپری می‌کنند؛ روزهایی که مسیر زندگی‌شان را دگرگون خواهد کرد.

الیوت و ریدلی، پدر و دختری هستند که در حال رانندگی، به طور تصادفی با یک تک شاخ برخورد می‌کنند. آنها تصمیم می‌گیرند تک شاخ را به یک استراحتگاه دور افتاده در دل طبیعت ببرند. این استراحتگاه متعلق به یک مدیر عامل ثروتمند شرکت داروسازی است.

اولین قرار ملاقات یک مادر بیوه پس از سال‌ها، هنگامی که در حین صرف شام در یک رستوران شیک، پیام‌های تهدیدآمیز ناشناس به طور پیوسته به تلفن همراهش ارسال می‌شود، به یک تجربه وحشتناک بدل می‌گردد و او را دچار این تردید می‌کند که آیا مرد جذاب و خوش‌رویی که با او قرار دارد، عامل این مزاحمت‌ها است.

یک مادر بلاگر به نام استفانی قصد دارد بفهمد چرا دوستش، امیلی، ناگهان ناپدید شد. شوهر امیلی، شان، با او همراه می‌شود تا در این مسیر با خیانت‌ها و رسوایی‌ها روبرو شوند...

در دهه 1880 میلادی، در ایالت وایومینگ، پسری که پس از درگذشت پدر و مادرش مسئولیت نگهداری از خود و برادر کوچکترش را بر عهده داشت، پس از آنکه به جرم کشتن تصادفی یک دامدار بومی به چوبه دار محکوم شد، به همراه پدربزرگش که مدت‌ها از او دور بوده، می‌گریزد.