این فیلم که بر اساس رویداد واقعی می باشد، در مورد زنی بنام جوزفین موناگان است که توسط خانواده ای اغوا می شود و از خانه پدر و مادرش بیرون می آید. او بزودی می فهمد که زن، جوان، زیبا و تنها بودن در غرب وحشی بسیار خطرناک است. او که دیگر امیدی به زنده ماندن ندارد، خود را پشت شخصیتی بنام جو پنهان می کند و...
به هنگام افتتاح شعبه ي جديد يک شرکت بزرگ ژاپني در لس آنجلس، جنازه ي زني در اتاق کنفرانس پيدا مي شود و «بازرس وب اسميت» (اسنايپس) با سرپرستي «جان کانر» (کانري)، يکي از کارشناسان باتجربه ي پليس (که سال هاي بسياري را در ژاپن گذرانده) تحقيقات را آغاز مي کند...
شیلی، نیمه دوم قرن بیستم. "اسبان" فقیر با "کلارا" ازدواج کرده و صاحب دختری به نام "بلانکا" می شوند. "استبان" به سختی کار کرده و در نهایت تبدیل به مردی ثروتمند می شود. وقتی "بلانکا" بزرگ می شود، عاشق یک انقلابی جوان می شود و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«فرانک هاريگن» (ايست وود)، مأمور مخفي کهنه کار آمريکايي، در حال تحقيق در باب تهديد احتمالي به جان رئيس جمهور امريکاست و خيلي زود مردي به نام «بوت» (مالکوويچ) با «هاريگن» تماس مي گيرد و مي گويد که خيال دارد رئيس جمهور را بکشد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک وکیل جوان در یک شرکت حقوق معتبر شروع به کار می کند، اما بعد از اتفاقاتی در میابد که در این شرکت نیمه ای تاریک و شیطانی وجود دارد که او از وجود آن خبر نداشته است...
داستان تینا ترنر، خواننده ستیزه جویی که شجاعت خود را بدست می اورد و شوهرش را که از او سو استفاده میکرد،رها میکند ...
با زیرنویس چسبیده
داستان فیلم در سال ۱۹۷۶ در مورد جمعی از پسران یک مدرسه در تگزاس است که گروهی برای خود راه میاندازند و شاگردان تازه وارد را مجبور به هر کاری میکنند…
با زیرنویس چسبیده
زن جوانی به نام «کارلی ناریس» (استون) که تازه از همسرش جدا شده، در یکی از مجموعه های مدرن و شیک منهتن به نام «اسلیور» ساکن آپارتمانی می شود که قبلا در اختیار زن جوانی بوده که کشته شده است. «کارلی» با یکی از همسایه ها به نام «هاوکینز» (بالدوین) آشنا می شود. در ساختمان قتل هایی اتفاق می افتد و همسایه ای دیگر به نام «جک» که نویسنده ی داستان های جنایی واقعی است، «کارلی» را متقاعد می کند که «هاوکنیز» قاتل است…
با زیرنویس چسبیده
در اواسط قرن نوزدهم، «ايدا» (هانتر)، زن اسکاتلندي لال و دختر کوچکش «فلورا» (پاکويين)، به زلاند نو فرستاده مي شوند تا طبق قرارهايي که پدر «ايدا» گذاشته، او با «استوارت» (نيل)، زمين دار محلي ازدواج کند. «استوارت» از همان آغاز نظر خوشي به پيانوي بزرگ «ايدا» ندارد. در حالي که «جرج» (کايتل)، مباشر «استوارت» درخواست مي کند تا «ايدا» به او درس پيانو دهد و «استوارت» نيز رضايت مي دهد.