"جین" یک استاد فلسفه روشن فکر است.نامزد او از خانه رفته و او که نمی خواهد در خانه او بماند دعوت "ناتاشا" را قبول می کند تا در اتاق خواب پدرش "ایگو" که همیشه با دوست دختر جوان خود "ایو" است بماند."ناتاشا" به او داستان یک گردنبند گمشده و شک او به "ایو" را تعریف می کند و...
جستجوی پسری جوان به دنبال انتقام او را تبدیل به یک گنگستر می کند و هر روزی که می گذرد او بیشتر و بیشتر شبیه به دشمنانش می شود.آیا او انتقام و رستگاری را بدست می آرود؟
داستان در مورد یک زوج جوان است که از دست خویشاوندان و همسایه های خود کلافه هستند، اما زمانی این مشکلات اوج میگیرد که گربه مُرده آنها زنده می شود و...
با زیرنویس چسبیده
«کاکران» (کاستنر)، خلبان سابق نيروي هوايي براي گذران تعطيلات به مکزيک مي رود. در آن جا «تيبي مندس» (کويين) قدرتمند و خشن، که يک امپراتوري اختصاصي براي خود به راه انداخته، به گرمي از او استقبال مي کند، چون خود را دوست و مديون او مي داند. با اين همه «کاکران»، و همسر «مندس» به يک ديگر دل مي بندند و با هم فرار مي کنند...
یک پیشخدمت داستان پیشخدمت دیگری به نام "کیت" را تعریف می کند. او یک تبهکار است و به جرم تلاش برای فرار از آمریکا محکوم به خدمتکاری شده است. کار او مراقبت از فرزندان مردی است که مسئولش شده است و...
سال 2038، منابع معدنی زمین از بین رفته است و در فضاء جنگ بزرگی بر سر آخرین مقدار ذخایر صورت گرفته است....
پیرزنی که در سرای سالمندان زندگی میکند به خانه برمیگردد تا روزهای پایانی عمرش را در خانهاش و کنار فرزندانش که هر کدام گوشهای به زندگی خود مشغولند بگذراند. گرمی حضور مادر در خانه، فرزندان را به دور هم جمع میکند و در این مجال فیلم به معرفی شخصیتهای داستان میپردازد.
حسين سبزيان، بهدليل شباهتش به محسن مخملباف خود را به خانوادهٔ آهنخواه بهعنوان مخملباف معرفي ميكند و به بهانهٔ ساختن فيلم به خانهٔ آنها راه مييابد. آنها گاهي صحنههاي فيلم را، كه بايد ساخته شود، تمرين هم ميكنند...
"ایو سالوینی" بارزسی تقلبی و همسرش "گونلا" بخشداری سابق در مناطق روستایی سرگردان بوده و ناکجا آبادی از تبلیغاتی تلویزیونی،فاشیسم،مراسمهای زیبا،موسیقی راک و مراسم های پگانی را کشف می کنند...