با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
ایالات متحده، نیمه ی قرن نوزدهم. ماجرای اسبی به نام «اسپریت» که در یکی از اردوگاه های کوچک سواره نظام محبوس می شود، اما به کمک سرخ پوستی شجاع به نام «لیتل کریک» می گریزد. «اسپریت» خیلی زود دل باخته ی مادیان کوچک «لیتل کریک»، «رین» می شود…..
«گزاويه» (دوري)، دانشجوي فرانسوي رشته ي اقتصاد، به شرط ياد گرفتن زبان اسپانيايي، به کار و موقعيت خوبي دست خواهد يافت، «گزاويه» که مصمم است اين فرصت را از دست ندهد، با وجود شک و ترديدهاي نامزدش «مارتين» (توتو)، در کلاس زباني در بارسلون ثبت نام مي کند. او در اين شهر بيگانه به «آن - سوفي» (گودرش) - يک دختر فرانسوي ديگر- علاقه پيدا مي کند...
در حالی که به شهر اشبی ویک می رود، کیسی تصادف می کند و حافظه اش را از دست می دهد. راننده از او درخواست می کند تا بیاید و در خانه ی قدیمی بزرگش نزد او و خانواده اش بماند...
عشق "پنی" نسبت به شریک زندگی اش "فیل" افول کرده است. "فیل" راننده تاکسی ای نجیب و مهربان است و "پنی" در یک فروشگاه مسئول صندوق است. دختر آنها "ریچل" خانه های افراد سالخورده را تمیز می کند و پسرشان "روری" بیکار و سرکش است. لذت و خوش،ی زندگی آنها را ترک کرده اما...
یک جوان به دنبال کمی سلامت عقلی است در حالی که بین مادربزرگ عجیب و غریب و دوست دختر دیوانه اش گیر افتاده است...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
۱۰ سال بعد از تلاش برای نجات نابو، کهکشان در آستانه جنگ داخلی قرار می گیرد. تحت رهبری «جدای» خائن، هزاران سیستم خورشیدی تهدید به جدا شدن از جمهوری کهکشانی می شوند. شاگرد هوشیار و لجوج «جدای» که یک شوالیه دلیر است به همراه ملکه به قلب این کشمکش کشیده می شوند و جنگ آغاز می شود...
با زیرنویس چسبیده
دختری نابینا مورد عمل پیوند قرنیه قرار گرفته و دوباره قابلیت دیدن بدست می آورد.اما او قابلیت دیگری نیز بدست آورده و می تواند روحها را هم ببیند.او تصمیم می گیرد صاحب قرنیه را پیدا کرده و گذشته صاحب قبلی آن را آشکار کند...
«راجر سانسن» ( کمبل اسکات ) بعد از اینکه با معشوقه و همینطور رئیس کاری اش بهم میزند، به همراه برادر زاده ی نوجوان اش ( جسی آیزنبرگ ) در شهر به دنبال برقراری ارتباط با دختری جدید است...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یك افسر پلیس كهنه كار به اسم «ویل دورمر» (آل پاچینو)، که بطور تصادفی به همکارش شلیک کرده و باعث مرگ او شده است، برای تحقیق درباره قتل یك دختر نوجوان، به شهر كوچكی در آلاسكا فرستاده می شود. وی در زمانی به آلاسكا می رسد كه 6 ماه از سال، ۲۴ ساعت هوا روشن است و او نمی تواند بخوابد و در حالیكه از بی خوابی عذاب می كشد وارد بازی روانی موش و گربه ای می شود كه فرد مظنون (رابین ویلیامز) بعد از كشته شدن همكارش برای او ترتیب می دهد.