با دوبله فارسی
یکی پسر جوانی با موهای بلند قرمز رنگ است که به همره پدر و مادرش در دهکده کوچکی به نام فلیک زندگی میکنند. پدرش رییس و فرمانده دهکدهاست. او مانند بقیه وایکینگها نیست و بسیار خجالتی و ضعیف است. ولی به کمک هوش زیادش در وضعیتهای ناامید کننده به وایکینکهای دیگر و دوستانش کمک میکند. راهحلهای او به سن و سال او نمیخورد.
فیلم، بازگو کننده شرایط ناگوار اجتماعی زنان ایرانی و در محور چهار شخصیت اصلی فیلم است که یکی از آنان تلاشگر سیاسی، دومی یک زن تنفروش، سومی یک زن کمونیست و چهارمی یک دختر سنتی است...
یک افسر آمریکایی بنام «کیت»، تنها کسی است که برای رفتن به آنتاریکا (منطقه ای در قطب جنوب) تعیین شده است. او باید به یک قتل رسیدگی کند در حالی که سه روز تا آغاز زمستان آنجا باقی مانده است. او در این راه با ماموری از سازمان ملل متحد بنام «گابریل» مواجه میشه که او هم به همین قتل رسیدگی می کند...
در زمان جنگ اول لبنان در سال ۱۹۸۲، یک تانک به همراه جوخه ای از چتربازان برای جستجوی یکی از شهرهای دشمن اعزام شده اند. اما این ماموریت ساده برای آن ها تبدیل به کابوسی وحشتناک می شود...
با زیرنویس چسبیده
خبرنگاری به اسم «باب ویلتون» در کشور عراق با سربازی آمریکایی به اسم «لیم» آشنا می شود که ادعا می کند عضو یک گروه سری از ارتش آمریکا در این کشور بوده است و از نیروهای ماورالطبیعه در ماموریتهایشان استفاده کرده اند...
با زیرنویس چسبیده
«ویتاکر»، مدیر عالی رتبه شرکت بزرگ ADM براثر فشارهای همسرش نزد پلیس میرود و به کلاهبرداری و زدوبندهای مسئولان شرکت با موسسات رقیب برای بالابردن قیمتها اعتراف میکند؛ اعترافی که تنها آغاز ماجراست و پلیس از او میخواهد تا اسنادی برای اثبات ماجرا فراهم کند و ...
با زیرنویس چسبیده
فیلم در مورد مرد جوان فاسدی بنام «دوریان گری» است که به طریقی زیبایی جوانی خود را ابدی کرده است، اما یک نقاشی بخصوص به تدریج راز او را برای همگان فاش می کند...
در میان آشفتگی و درگیری نژادی در یک کشور آفریقایی ، یک زن فرانسوی سفیدپوست برای محصول قهوهاش، خانوادهاش و در نهایت برای زندگیاش میجنگد...
با زیرنویس چسبیده
آمریکایی ترین مستندساز ضد سیاستهای دولت آمریکا، در این فیلم خود نظام سرمایه داری را به محکمه میبرد و با برشمردن مصادیقی از نتایج فلاکتبار آن برای دنیای مدرن، فقر را ثمره این پدیده دیرآشنا میداند...
با زیرنویس چسبیده
دو دهه پیش، «اما» به دنبال مردی بنام «تانکردی ریچی»، که از او خواستگاری کرده بود، روسیه را ترک کرد. اکنون او عضو خانواده قدرتمند صنعتی در میلان، و همینطور مادر سه فرزند است. اما او چندان از زندگی اش راضی نیست، تا اینکه روزی «آنتونیو»، سرآشپزی جوان، که همکار پسرش هم هست، توجه او را به خودش جلب می کند. طولی نمی کشد که رابطه ای را با این مرد جوان آغاز می کند...