با زیرنویس چسبیده
هنگامی که جیسون هوچبرگِ بیستوچهار ساله برای گذراندنِ آخرِ هفتهی مشاوران به اردوگاهِ محبوبش، پینوِی، میآید، مهمترین دغدغهاش احساسِ ناهمگونی با همکارانِ نوجوانش است. او بیخبر از آن است که یک قاتلِ نقابدار، جان و کتی، صاحبانِ اردوگاه را به قتل رسانده و اکنون در تدارکِ حملهای دیگر است.
با زیرنویس چسبیده
یک مغازه دار ساده، بعد از اینکه مغازه اش در یک زمین لرزه از بین می رود، خدا را به پای میز محاکمه می کشاند!
با زیرنویس چسبیده
«چيلي پالمر» (تراولتا) براي مافيا کار مي کند و کارش هم گرفتن باج از اين و آن و تحويل دادن آن به رئيسش است. اين روزها نيز سعي دارد طلبي را از «هري زيم» (هاکمن)، تهيه کننده ي هاليوودي بگيرد که تهيه کننده ي فيلم هاي ترسناک کم هزينه است. اما «چيلي» تا حدي از «هري» خوشش مي آيد و از محبوبه اش «کارن» (روسو) که پيش تر او را در فيلم هاي رده ي «ب» هيولايي ديده، بيش تر.
با زیرنویس چسبیده
پنج برخورد همزمان ـ اما با اختلاف ساعت طبيعي ميان کشورهاي مختلف ـ در پنج شهر دنيا ميان راننده هاي تاکسي و مسافران شان رخ مي دهد.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
ترانه سرای ناموفقی به نام دیوید سویل ، طی حوادثی عجیب و پس از آشنایی با سه سنجاب آوازخوان: به نام های آلوین ، سایمن و تیودور به موفقیت زیادی می رسد و ماجراهای تازه و جالبی برایش پیش می آید…
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در کشوري در آسياي جنوب شرقي، يک نظامي نيمه ديوانه به نام «ژنرال بيسون» (جوليا) گروهي از امريکايي ها را به گروگان گرفته است. سه گروه در پي نفوذ به مقر اين ديکتاتور هستند: «سرهنگ کاماندو، ويليام گيل» (وان دام) و يک گروهان نظامي؛ يک گروه تلويزيوني به سرپرستي قهرمان ورزش هاي رزمي، «چون لي» (ون) که قصد گرفتن انتقام قتل پدرش را از ژنرال دارد؛ و دو مأمور اخراجي سازمان سيا که هر دو قهرمان ورزش هاي رزمي هستند...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
زوجی که در آستانه بچه دار شدن هستند، سراسر آمریکا را می گردند تا مکان مناسبی را بعنوان خانه برای تشکیل خانواده شان پیدا کنند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
هنگامی که زمین با تهدید حمله بیگانگان روبهرو میشود، پیکی پگ و دافی داک به عنوان تنها امید بشریت شناخته میشوند.
با زیرنویس چسبیده
«جون پرل» (مسترسن)، زن جوانی است که از لحاظ روانی مشکلاتی دارد و با برادرش، «بنی» (کویین) زندگی می کند. «جون» پس از آشنایی با «سام» (دپ)، پسر عموی یکی از دوستان «بنی»، به او دل می بندد. «سام» نیز، برخلاف میل «بنی» به «جون» علاقه پیدا کرده است. سرانجام «بنی» و «جون» نقشه ی فراری می کشند...