ماجرای بزرگترین کارآگاه دنیا دریل زیرو و همکارش استیو آرلو ، که قصد دارند یک پرونده پیچیده و مرموز باج خواهی را حل کنند...
با زیرنویس چسبیده
سال 1950 در یکی از روستاهای ایتالیا، فیلم داستان «لولا» و «ماستو» را به تصویر می کشد، زوج جوانی که تفکر های مختلفی در مورد روابط قبل از ازدواج دارند...
با زیرنویس چسبیده
هلن از شرکتی که کار می کند اخراج می شود. اکنون دلشکسته راهی آپارتمانش می شود که در آن با دوستش جری زندگی می کند. داستان فیلم دو حالت مختلف پیدا می کند: یکی حالتی که هلن به موقع به مترو می رسد و دیگری زمانی است که مترو را از دست میدهد...
با زیرنویس چسبیده
«بیلی» بعد از پنج سال حبس از زندان آزاد شده است. بلافاصله بعد از آزادی، او دختری نوجوان بنام «لایلا» را می دزدد و بهمراه او به دیدن پدر و مادرش می رود تا وانمود کند که این دختر نامزد اوست و قرار است بزودی با هم ازدواج کنند...
با زیرنویس چسبیده
«گوییدو» ی یهودی (بنینی) شیفته ی یک معلم مدرسه به نام «دورا» (براسکی) می شود و با استفاده از طنز و شوخی سرانجام به هدفش می رسد و با او ازدواج می کند. اما چند سال بعد، او از همین حس طنز و شوخی خود باید بهره ببرد تا پسرش را در اردوگاه کار اجباری حفظ کند...
با زیرنویس چسبیده
ملوين يودال (نيکلسن)، نويسنده ي داستان هاي عاشقانه، مردي است سخت وسواسي، بي حوصله و کج خلق. زندگي او از اين رو به آن رو مي شود چرا که از يک طرف همسايه اش در بيمارستان بستري شده و او ناگزير به نگه داري از سگ او شده است. و از طرف ديگر بايد به حل مشکلات «کارول» (هانت) پيشخدمت کافه اي که او بدان رفت و آمد دارد، کمک کند. «کارول» طاقت تحمل «ملوين» را دارد و «ملوين» نيز به «کارول» بي علاقه نيست...
با زیرنویس چسبیده
«رائول» (شاهرخ خان) کارگردان یک گروه رقص و آواز است. او با یکی از رقاص های گروهش بنام «نیشا» (کاریشما کاپور) رابطه دوستی قوی ای دارد. نیشا طوری رفتار می کند که انگار فقط یک دوست ساده برای رائول است، اما در قلبش او عمیقا عاشق رائول می باشد...
با زیرنویس چسبیده
«رابرت» ( ایوان مک گرگور ) یک نظافتچی است که بعد از اینکه رئیسش او را اخراج کرده و یک روبات را جایگزین او می کند، تصمیم می گیرد دختر رئیسش، «کلین» ( کامرون دیاز ) را گروگان بگیرد و …
با زیرنویس چسبیده
«مونیکا» یک معلم، و «استیو» یک عکاس است. آن ها بیشتر از دو سال است که با هم رابطه دارند. بعد از مشاجره ای که میان آن ها رخ میدهد، در حالی که بنظر میرسد رابطه شان برای همیشه به پایان رسیده، استیو به مونیکا پیشنهاد ازدواج می دهد...