با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«مايکل نيومن» (سندلر) يک دستگاه کنترل از راه دور تلويزيون به دست مي آورد که نه تنها به او اجازه مي دهد تلويزيون و دستگاه صوتي اش را از راه دور کنترل کند، بلکه اين امکان را در اختيارش مي گذارد که کل زندگي اش را به ميل خودش عقب و جلو کند يا از حرکت باز ايستاند...
یک مرد جوان غرق در بدهی، اقدام به خودکشی می کند، اما نجات پیدا می کند و متوجه می شود که شانس او در نهایت تغییر می کند...
با زیرنویس چسبیده
«بروک» (انيستن) و «گري» (وون) تصميم مي گيرند مثل دو دشمن در خانه جبهه بندي کنند و آن قدر بر مواضع خود پا بفشارند تا شايد يکي از آن دو به شکست اعتراف کند. اما «بروک» سرانجام پي مي برد که در واقع براي تصاحب آپارتمان و متعلقاتش نيست که مبارزه مي کند بلکه اين همه به خاطر نجات رابطه اش با مردي است که زماني او را عشق زندگي خود تصور مي کرده است...
با زیرنویس چسبیده
فیلم در مورد چندین فرد مختلف در شهر نیو یورک است که برای حل مشکلات خود در روابط جنسی به یک کلوب بنام «شورت باس» می آیند...
با زیرنویس چسبیده
داستان در پاریس اتفاق می افتد.بیست فیلم ساز هر کدام پنج دقیقه زمان دارند و بینندگان باید همه این داستانها را به هم پیوند دهند.هر قسمت با سکانس پایانی قسمت قبل آغاز می شود و با اولین سکانس قسمت بعدی تمام می شود....
با زیرنویس چسبیده
«اشلي» (لوهان) هميشه از آن دخترهايي بوده که از هر نظر شانس آورده اند. در عوض «جيک» (پاين) اصلا شانسي در زندگي نداشته، دست و پا چفلتي است و هميشه هزار تا بلا سرش مي آيد. اين دو نفر در يک، جشن بالماسکه ي پر رزق و برق به طور اتفاقي با هم آشنا مي شوند و تماسي زودگذر باعث مي شود که ستاره ي شانس شان با هم تاخت زده شود....
داستان در مورد چهار دوست می باشد که می خواهند خود را برای زندگی پس از دبیرستان آماده کنند. درامی آشکار در مورد چالش هایی که بر سر راه این چهار نفر قرار می گیرد...
دو خواهر نوجوان ثروتمند برای اینکه یاد بگیرند چگونه مسئولیت پذیر باشند، مجبور می شوند در یک کسب و کار خانوادگی تحت نظر پدر خشمگینشان کار کنند...
با زیرنویس چسبیده
«وایولا» دختری علاقهمند به فوتبال است، اما نمی تواند در تیم فوتبال دختران بطور حرفهای بازی کند. بعد از اینکه برادر دوقلویش «سباستین» برای چند هفته به لندن میرود، او تصمیم می گیرد خودش را بعنوان یک پسر جا بزند و به مدرسه جدید سباستین برود. طولی نمی کشد که او عاشق یکی از هم تیمیهایش بنام «دوک» می شود و خیلی زود می فهمد که تنها کسی نیست که عاشق دوک است.