با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در جریان جنگ جهانی دوم، گروهی از سربازان امریکایی به پشت خطوط دشمن نفوذ می کنند تا یک سرباز چترباز بنام رایان، که تمام برادرانش در جنگ کشته شدهاند، را نجات دهند.
با زیرنویس چسبیده
«هالي پارکر» (لوهان) و «آني جيمز» (لوهان)، کمي پس از تولد از يک ديگر جدا شده اند و يکي با مادرشان، «اليزابت» (ريچاردسن) زندگي مي کند و ديگري با پدرشان«نيک» (کواييد). اين دو که براي نخستين بار در يازده سالگي در يک اردوگاه تابستاني با يک ديگر رو به رو شده اند، تصميم مي گيرند جاي شان را با هم عوض کنند...
با زیرنویس چسبیده
یک مرد فرصتی پیدا می کند تا دختر رویاییاش از دوران دبیرستان را ملاقات کند، گرچه این ملاقات دوباره آنطور که انتظارش را دارد خوب پیش نمی رود...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«آلن» (اسميت)، پسر يک صاحب اسباب بازي فروشي، تعدادي از اسباب بازي هاي جديد را به جان هم انداخته است: «کاماندوهاي ويژه» عليه «گورگونيت ها». اما آن چه «آلن» نمي داند اين است که اين اسباب بازي ها طوري طراحي شده اند که بتوانند حرکت کنند، لب بزنند و سخن بگويند. هدف کاماندوهاي ويژه، نابودي «گورگونيت ها» ست...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در قرن نوزدهم در مکزیک شمشیرزنی نقاب دار به اسم زورو (آنتونی هاپکینز) یک قهرمان مردمی است که بر علیه قوانین استبدادی دولت اسپانیا که توسط فرماندار ستمکاری به اسم مونترو در آنجا اجرا می شود قیام می کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«مارتين ريگز» ( گيبسن ) و «راجر مرتو» ( گلاور ) که احساس پيري به سراغ شان آمده، با مافياي چيني درگير مي شوند تا جلوي کارهاي غيرقانوني شان را در امريکا بگيرند.
مردی جوان به نام ساتیا در جست و جوی شغل از جنوب هند به بمبئی می آید و به خاطر جرمی که مرتکب نشده است به زندان می افتد.
سه داستان پیچیده در مورد سوءاستفاده، مواد مخدر و شخصیتهای سرگردان که توسط نویسنده اسکاتلندی آیروینگ ولش نوشته شده اند...
داستان فیلم بر اساس واقعیت می باشد و درباره گروهی از هکرهای اهل هانوفر آلمان می باشد. در اواخر 1980 "کارل کوچ" یتیم تمام دار و ندار خود را می دهد تا یک رایانه تهیه کند و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«دني وينيارد» (فورلانگ)، نوجواني سفيد پوست است که روزي با چند جوان سياه پوست درگير مي شود و موضوع را با «درک» (نورتن)، برادر بزرگ ترش که گرايشات تند نئونازي دارد، در ميان مي گذارد. «درک» بي مهابا سلاحش را بر مي دارد و به سراغ جوانان سياه پوست مي رود، آنان را مي کشد، و به سال زندان محکوم مي شود. اما در زندان، به دليل بدرفتاري زندانيان سفيد پوست با او، ديدگاهش نسبت به سياه پوستان عوض مي شود.