با زیرنویس چسبیده
جسد یک مرد میلیونر در حالی که به تخت بسته شده است پیدا می شود. زمانی که پلیس می فهمد تمام ثروت او به معشوقه اش رسیده است، به این زن مظنون می شوند...
دو آتش نشان به نام های وینس و دان نقشه ای در دست دارند که آنها را به سمت یک مخفیگاه پر از شمش طلای دزدیده شده در شرق سنت لوئیس میبرد. اما آنها خبر ندارد که آن مکان قلمرو یک گروه از ارازل و اوباش بی رحم می باشد...
با زیرنویس چسبیده
«فرانک فارمر» (کاستنر)، محافظ سابق رئیس جمهور امریکا، محافظت از «ریچل مارون» (هیوستن)، خواننده – بازیگری سیاه پوست و بسیار محبوب را می پذیرد. «مارون» ابتدا به «فارمر» توجه نشان نمی دهد اما پس از آن که شبی جانش را نجات می دهد، همه چیز عوض می شود و ...
جان برلین، کارآگاه قتل سابق لس آنجلس، یک پرونده قتل چندگانه در سن دیگو را بررسی می کند. تنها شاهد یک دختر نابینا است که بلافاصله جذب او می شود....
داستان یک پلیس که فیلم همسرش را می بیند که با او روابط جنسی مختلفی برقرار می کند تا ازدواج آنها را تقویت کند. با این حال، آنها به زودی...
"دیوید لیدر" (اریک استولتز) یک خبرنگار اهل نیویورک است که درباره یک پرونده قتل به ظاهر بی اهمیت نحقیق می کند و در جریان تحقیقاتش به یک خانواده ثروتمند می رسد. این خانواده دختری زیبا و البته مرموز به نام "اما" (جنیفر کانلی) دارند که "دیوید" عاشقش می شود و...
سال 1969. دو جوان به نامهاي «مارتي» و «کازمو» با نفوذ به سيستم کامپيوتري يک بانک، مقداري پول از حساب حزب جمهوري خواه بيرون مي کشند. «کازمو» را FBI دستگير مي کند، اما «مارتي» با خوش شانسي مي گريزد. بيست سال بعد سر يک جعه ي سياه ـ که حاوي مدرن ترين دستگاه کدشکن کامپيوترهاست ـ «مارتي» (ردفورد) رودرروي «کازمو» (کينگزلي) قرار مي گيرد...
«جک سينگر» (کيج)، کارآگاه خرده پاي نيويورکي، و نامزدش «بتسي» (پارکر) براي ازدواج و گذراندن ماه عسل به لاس وگاس مي روند. اما در آن جا قماربازي به نام «تامي کورمن» (کان) با ديدن «بتسي» که شبيه همسر مرحومش است، ترتيبي مي دهد تا در يک بازي پوکر از «جک» ببرد و «بتسي» را تصاحب کند...
یک پسر نوجوان و پدرش به زادگاه مادری که اخیراً درگذشته نقل مکان می کنند، در آنجا با قبرستان باستانی بومیان آمریکا با قدرت زنده کردن مردگان روبرو می شوند...
با دوبله فارسی
وقتی "جیک لو" شاهد یک قتل می شود خود را بین دو تن از مافیای مواد مخدر گرفتار می بیند.پلیس در محافظت از او کم کاری کرده و تنها کسی که به او اعتماد دارد "رایان" افسر پلیسی است که او را یاد پدرش می اندازد.برای تبرئه خود آنها تصمیم می گیرند با مافیا مبارزه کنند...