با زیرنویس چسبیده
«دکتر آلبرت ماينهايمر» (گريفيتس)، متخصص انرژي خورشيدي، قرار است يک برنامه ي جديد انرژي ملي را راه اندازي کند، ولي «کوئنتين هاپسبرگ» (گولت) همراه با ميليونرهاي ديگر توطئه چيده اند «ماينهايمر» را ساکت کنند تا از منافع انرژي اتمي شان دفاع کنند. «ستوان فرانک دربين» (نيلسن) نيز وارد صحنه مي شود تا اين توطئه را خنثي کند.
بازیگر بلند پرواز یک برنامه تلویزیونی با تهیه کننده اش دست به یکی میکند تا ستارهی طولانی مدت این برنامه را برکنار کند و خودش جای او را بگیرد، اما همه چیز طبق نقشهی آنها پیش نمی رود …
گودار بولت، یکی از ثروتمندترین مردان آمریکا، بر سر تصاحب منطقه ی وسیعی از شهر، با رقیبش وارد یک شرط بندی می شود؛ اگر او بتواند سی روز مانند فقیرانِ آن منطقه زندگی کند، شرط را می برد و مالک نیمی از لس آنجلس خواهد شد...
"دنیل میلر" در یک تصادف رانندگی کشته می شود و به شهر داوری،مکانی برای منتظر شدن زندگی پس از مرگ می رود.در طول روز او باید در دادگاهی ثابت کند که بر ترسهایش چیره شده و در شب او عاشق "جولیا" تنها جوان شهر می شود...
مجري شاد و شنگول برنامه ي هواشناسي تلويزيون، «هريس ک. تلميکر» (مارتين) را از کار اخراج مي کنند و در ضمن پي مي برد که محبوبه اش، «ترودي» (هنر) به او بي وفايي مي کند. با اين همه، پس از چندي به «سارا» (تنانت) علاقه مند مي شود. «سارا» روزنامه نگاري انگليسي است که به کاليفرنيا آمده تا مقاله اي در باب سبک زندگي لس آنجلسي بنويسد...
جرملین ها ( هیولا های کوچک ) بازگشته اند و این بار آن ها کنترل تمام ساختمان مدیا موگول را در دست گرفته اند...
"جورج کارلین" این بار اجرای کمدی اش را به نیوجرسی آورده و در مورد مسائلی همچون: زبان تهاجمی، حُسن تعبیر، سگ ها، سرطان، فمینیسم، تجاوز به عنف و... صحبت می کند.
وقتی مردم در سرتاسر دنیا به دلیل استرس از پای در می آیند،"جورج" اپیدمی را نادیده گرفته و زندگی عجیب خود را ادامه می دهد اما پس از مدتی اولین نشانه ها را بروز می دهد و...
"میلو" هیچگاه املاک خانوادگی اش را ترک نکرده. اما مادر او در خلال قیام دانشجویان پاریس در سال 1968 از دنیا می رود و همه چیز به هم می ریزد...