با زیرنویس چسبیده
رمان نويسي به نام «هلن شارپ» (هاون) و دوستش «مادلين اشتن» ـ ستاره ي برودوي ـ (استريپ) بر سر «ارنست منويل» (ويليس) با يکديگر رقابت دارند. اين دو با استفاده از اکسير زندگي، عمر جاوداني پيدا مي کنند.
پيرمردي مرموز به نام «مريک» به «بافي»، دختر نوجوان کاليفرنيايي،مي گويد که او در واقع آخرين بازمانده ي تبار قهرمانان وامپيرکش است و حالا وظيفه ي او است که «بافي» را آموزش دهد تا براي هدف مقدس، يعني نجات دنيا از دست «خون آشام ها» آماده شود...
با زیرنویس چسبیده
یک گروه فیلمسازی، دزد ظالم و قاتل بی عاطفه ای را تعقیب کرده و در امور روزمره اش سرک می کشند. اما اوضاع بر همین منوال سپری نشده و اینجا هم یکه به قاضی رفتن این طنز تلخ را پر ماجرا می کند...
مسئول فیلمنامه یک استدیو با قبول نکردن فیلمنامه یک نویسنده با او به مشکل برمی خورد. آن نویسنده برای او کارتهای تهدید آمیز می فرستد. اما نویسنده از او به خاطر قبول نکردن فیلمنامه اش اخاذی می کند و ...
با زیرنویس چسبیده
«گومس آدامز» (جوليا) با همسرش، «مورتيشا» (هيوستن)، دو فرزندش، «ونزدي» (ريچي) و «پوگسلي» (ورکمن) و مستخدمان وفادارش، «تينگ» (که دستي بريده از مچ است) و «لورچ» (استرويکن)، زندگي نامتعارفي را در قصري عجيب و غريب مي گذرانند. «گومس» به دنبال «فستر»، برادر گم شده اش است و وکيل حقه باز خانواده (هدايا) مي کوشد مردي به نام «گوردون» (لويد) را به جاي «فستر» جا بزند و املاک «آدامزها» را تصاحب کند.
سه سارق وارد خانه ای می شوند که توسط یک خواهر و برادر و کودکانی که دزدیده اند اداره می شود، و دیگر نمی توانند از آنجا خارج شوند...
یک مهاجم شرکتی سهام یک شرکت کم ارزش را خریداری می کند و عاشق وکیل/دختر ناتنی پسر بنیانگذار می شود...
با زیرنویس چسبیده
«دکتر آلبرت ماينهايمر» (گريفيتس)، متخصص انرژي خورشيدي، قرار است يک برنامه ي جديد انرژي ملي را راه اندازي کند، ولي «کوئنتين هاپسبرگ» (گولت) همراه با ميليونرهاي ديگر توطئه چيده اند «ماينهايمر» را ساکت کنند تا از منافع انرژي اتمي شان دفاع کنند. «ستوان فرانک دربين» (نيلسن) نيز وارد صحنه مي شود تا اين توطئه را خنثي کند.
بازیگر بلند پرواز یک برنامه تلویزیونی با تهیه کننده اش دست به یکی میکند تا ستارهی طولانی مدت این برنامه را برکنار کند و خودش جای او را بگیرد، اما همه چیز طبق نقشهی آنها پیش نمی رود …
گودار بولت، یکی از ثروتمندترین مردان آمریکا، بر سر تصاحب منطقه ی وسیعی از شهر، با رقیبش وارد یک شرط بندی می شود؛ اگر او بتواند سی روز مانند فقیرانِ آن منطقه زندگی کند، شرط را می برد و مالک نیمی از لس آنجلس خواهد شد...