امانوئل به یکی از همکلاسی های سابقش کمک میکند تا از طریق واقعیت مجازی با مشکلات گذشته اش روبرو شود...
ربکا یک دختر روستایی، کالج خود را در لس آنجلس آغاز می کند. در کالج او با کراول دانشجویی تندخود و غیرقابل پیش بینی آشنا می شود. در تعطیلات او کراول را به خود به خانه می برد. پدر و مادر ربکا هیچگاه فردی را شبیه به او ندیده اند و هنگامی که از نامزدی آنها مطلع می شوند به شدت شوکه می شوند...
با زیرنویس چسبیده
«سام بالدوين» (هنکس) پس از مرگ همسر جوانش با پسر هشت ساله اش «جونا» (مالينجر) تنها مي ماند. او براي آغاز يک زندگي نو از شيکاگو به سياتل مي رود. از سويي «آني ريد» (رايان) يک روزنامه نگار ساکن بالتيمور، وقتي صداي «سام» را از راديو مي شنود، نديده و نشناخته، به او علاقه مند مي شود و به سياتل مي رود ...
با زیرنویس چسبیده
در اواسط قرن نوزدهم، «ايدا» (هانتر)، زن اسکاتلندي لال و دختر کوچکش «فلورا» (پاکويين)، به زلاند نو فرستاده مي شوند تا طبق قرارهايي که پدر «ايدا» گذاشته، او با «استوارت» (نيل)، زمين دار محلي ازدواج کند. «استوارت» از همان آغاز نظر خوشي به پيانوي بزرگ «ايدا» ندارد. در حالي که «جرج» (کايتل)، مباشر «استوارت» درخواست مي کند تا «ايدا» به او درس پيانو دهد و «استوارت» نيز رضايت مي دهد.
«ديو کاويک» (کلاين) که يک آژانس کوچک کاريابي را مي گرداند، شباهت غريبي به رئيس جمهور ايالت متحد دارد و هر از گاه در جشن هاي خيريه ي محلي، براي خنده، اداي او را در مي آورد. وقتي «رئيس جمهور بيل ميچل» (کلاين) سکته مي کند، از «ديو» خواسته مي شود که نقش او را بازي کند...
با زیرنویس چسبیده
در شهر توکیو تاکو میروساکی سایه زنی آشنا را در طرف روبروی خود در ایستگاه قطار میبیند. او در شهر کوچی در فاصله زمانی 2 ساعته تاکو در یک رستوران کار میکرد، یک روز او از طرف یکی از دوستان خود که یوتاکا نام داشت تماسی دریافت کرد و…
سایگون، دهه ی 1950 «مویی» ده ساله (سان لو) از دهکده ی خود به شهر آمده و در خانه ی یک خانواده ی طبقه ی متوسط پیشخدمتی میکند. تنها ممر درآمد خانواده از حجره ی کوچک نخ ریسی مادر تأ مین میشود. پدر نیز آدم بی کاره ای است که تا به حال سه بار پس انداز خانواده را برداشته و ناپدید شده است...