"رابرت ارنست همینگوی" راننده آمبولانس در دوران جنگ جهانی دوم در ایتالیا است. درحالیکه که شجاعانه زندگی خود را در خط مقدم به خطر می اندازد زخمی شده و به بیمارستان منتقل می شود. او عاشق پرستار بیمارستان می شود...
«پدر هنري بيگز» (ونس)، کشيش کليسا با پتيست، در بخش فقيرنشين نيويورک زندگي مي کند و روزگار سختي را مي گذارند تا اين که در اوج استيصال از خداوند کمک مي طلبد. دعاي «بيگز» به شکل وشمايل «دادلي» (واشينگتن) برآورده مي شود: فرشته اي که به زمين فرستاده شده تا به «بيگز» کمک کند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
"راجا" مردی فقیر است که در هندوستان زندگی می کند.او با دختری ثروتمند آشنا شده و عاشق یکدگیر می شوند.دختر با نامادری بی رحم خود زندگی می کند و...
چهار زن سیاه پوست که از نداشتن پول و دست به دست شدن میان آدم های شهر رنج می برند، با خود عهد می بندند که از بانک ها سرقت کنند. در ابتدا همه چیز خوب پیش می رود، اما پس از اینکه مزه پول زیر دندانشان می رود، سلیقه و منفعتشان شروع به تغییر کردن می کند و نسبت به هم سوء ظن پیدا می کنند...
"جون" از چین به هنگ کنگ سفر می کند تا برای ازدواج با دوست دخترش پول کافی بدست آورد. در آنجا او با دختری آشنا شده و با هم دوست می شوند. کم کم رابطه آنها به عشق تبدیل شده و...
"رز" و "گریگوری" که هر دو استاد دانشگاه در کلمبیا هستند، با هم آشنا می شوند. "گریگوری" که از رابطه عاشقانه خاطره خوبی ندارد در جستجوی زنی است که با او ازدواج کند. او تصور می کند آنچه را که می خواهد در "رز" پیدا کرده، اما...
با زیرنویس چسبیده
«روميو» (دي کاپريو) که نسبت به رفتارهاي عموزاده هايش، مانتا گيوها، بي توجه است، وقتي در پايان يک ضيافت بسيار خشن در مي يابد «جوليت»(دينز) که دل باخته اش شده از خانواده ي «کاپولت» است، بابت کينه و دشمني دو خاندان سخت دچار نگراني مي شود.
"ریچارد کلارک" به تازگی آکادمی مشهور و خوشنام "ولینگتون" را ترک کرده تا در یک دبیرستان تدریس کند. او اکنون تلاش می کند تا الهامبخش دانش آموزان ضعیف باشد تا نمره های خوب بگیرند. او همچنین به یکی از معلمان آنجا علاقه مند شده و...
با زیرنویس چسبیده
در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی گمنام (رالف فاینز) دچار حادثه میشود و در شمال آفریقا سقوط میکند. او که به سبب زخمهای هولناک و شوک روانی نام خود و گذشته اش را به یاد نمی آورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده میشود. در آنجا پرستاری به نام «هانا» (ژولیت بینوش) با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت میکند...
با زیرنویس چسبیده
محلههای مرفه نشین نیویورک. فیلم در مورد اعضای یک خانواده ی پولدار و لیبرال است که درس زندگی می گیرند.