لیست فیلم های ژانر عاشقانه

«ويليام تاچر» (لجر)، ملازم يک شواليه ي قرن چهاردهمي، به طور اتفاقي جايگزين ارباب فقيرش مي شود و به جاي او در مسابقات نيزه بازي روي اسب شرکت مي کند. «تاچر» در مسابقه برنده مي شود و تصميم مي گيرد کار جديدش را ادامه دهد...

سگ "بانو و ولگرد" که در جستجوی رسیدن به آزادی است، فرار کرده و به گروهی از سگهای ولگرد می پیوندد...

دو پسر که از دوران دبیرستان با هم رفیق بوده اند، سعی دارند دوستشان «درن» (جیسن بیگز) را از شر دختری روانی بنام «جودیت» (آماندا پیت) که قصد دارد بزودی با او ازدواج کند، نجات دهند...

یک زن جوان جذب مردی می شود که فکر می کند او را در حال کُشتن کسی دیده است...

در سال 2000، یک شهر کوچک میزبان مسابقات قهرمانی آرایشگری بریتانیا است، جایی که یک برنده سابق ، پسرش، همسر فراری اش و معشوقه بانوی همسر فراری اش در آن زندگی می کنند...

در یک برج در حال احداث در تهران، عده ای کارگر ایرانی و افغانی مشغول به کار هستند. لطیف کارگر و مسئول خدمات و تغذیه ی کارگران، باخبر می شود که بعد از مجروح شدن یک کارگر افغانی، اینک پسر او رحمت، جایش مشغول کار است. به دلیل جثه ضعیف رحمت، معمار وظیفه ی لطیف را به وی می سپارد و لطیف کار راحت خود را از دست می دهد. این کار وی را عصبانی می کند و در پی آزار رحمت برمی آید. یک روز متوجه می شود که رحمت در واقع دختری است به نام باران که از سر ناچاری به جای پدر کار می کند...

«تام جریکو» ( اسکات ) ریاضی دان با استعدادی است که در زمینه ی تکامل و نگه داری از ماشین «معما» با دولت بریتانیا هم کاری می کند. به تازگی ظاهرا آلمانی ها رمز جدیدی طراحی کرده اند که ماشین «معما» قادر به رمزگشایی اش نیست و بنابراین پیش از آن که ستون مهمی شامل نیرو و تجهیزات به دریا بزند، به کمک «جریکو» نیاز است تا رمز نیروهای محور را رازگشایی کند …

فیلم داستان عشق اول سه نوجوان و جستجوی آنها برای هویت خود را روایت می کند.نوجوان تازه واردی به مدرسه خصوصی پوش متوجه می شود که دو هم اتاقی خود عاشق یکدیگر هستند و...

در حالي که پدر خانواده، افسر نيروي دريايي، دور از خانه به سر مي برد، «مارگارت هال» (سويينتن) سرپرستي سه فرزندش را به عهده دارد. پس از يک درگيري شبانه ميان «بو» (تاکر)، پسر بزرگ و نوجوان خانواده، با مردي مسن تر از خود به نام «داربي» (لوکاس)، «مارگارت» جسد «داربي» را در ساحل پيدا مي کند و آن را به دريا مي اندازد…

مردي بي روح و سردمزاج به نام «جي» (رايلنس)، ملاقات هاي هفتگي با بازيگري آماتور به نام «کلر» (فاکس) دارد. تا اين که يک روز «جي»، «کلر» را تعقيب مي کند و مي بيند که مرد زندگي او، «اندي» (اسپال)، فردي سرزنده و خوش شرب است. «جي» خود را به «اندي» نزديک مي کند و با او دوست مي شود...