لیست فیلم های ژانر عاشقانه

«جولین» و «سوفی» به عنوان دو دوست قدیمی که از دوران کودکی با هم بوده اند، اما اکنون که هردو بالغ شده اند...

کلمن سیلک (آنتونی هاپکینز) استاد موفق یک دانشگاه مطرح است. او سال هاست که زیر سایه یک دروغ بزرگ زندگی می کند. سیلک ظاهرا سفید پوست به نظر می رسد، ولی در واقع او سیاه پوست دورگه ای است که برای موفقیت در کار و جامعه هویت اصلی خود را پنهان کرده است. اما اتفاقی تمام اعتبار و سابقه او را از بین می برد، و مسیر زندگی او را کاملا تغییر می دهد. توهین او به چند دانشجو در سر کلاس درس، تمام اعتبار او را زیر سوال می برد. مدیران دانشگاه گفته های سیلک را ناشی از طرز فکر نژادپرستانه او تلقی می کنند، و نهایتا تصمیم به اخراج او از دانشگاه می گیرند. سیلک پس از اخراجش با زن جوانی به نام فونیا فرلی (نیکول کیدمن) آشنا می شود...

این فیلم مجموعه ای از 6 داستان شهوانی مختلف در مورد دروغ و خیانت نسل جدید زن ها می باشد...

یک زن بالغ که هنوز عادت های بچگانه اش را ترک نکرده است و کودکانه رفتار می کند، کارش را بعنوان پرستار یک دختر بچه ۸ ساله شروع می کند، دختری که خلق و خوی آدم بزرگ ها را دارد...

وقتی بزهکاری به نام "رادهی موهان" عاشق دختری به نام "نیرجارا" می شود مشکلات بسیاری به وجود می آید و...

داستان فیلم درباره پسر بچه ای هست که توسط یک راهب بودایی در یک معبد، منزوی بزرگ شده و...

 داستان فيلم در سال ۱۸۸۸ می گذرد که در آن زمان سرخپوستها از زمين هايشان رانده شده اند و در اين دوران چرای حيوانات در سراسر کشور امری قانونی است. باس (رابرت دووال) و چارلی (کوين کاستنر) آدمهای چندان درستکاری نيستند و گذشته ای تيره و تار دارند. باس يک گله دار سرسخت است که آسيب پذيری درونش را پنهان می کند و آرزوی يک زندگی امن و آرام را دارد. چارلی مدت ده سال است که با باس همراه می باشد و از نظر او، باس نه تنها رئیس او بلکه الگويش نيز هست...

فیلم در مورد یک زن آمریکایی است که خواهرش را که با مردی فرانسوی ازدواج کرده، در پاریس ملاقات می کند. کلیت فیلم به مقایسه رسوم و رفتارهای امریکایی و فرانسوی می پردازد...

یک مرد دلمرده و افسرده ژاپنی که بعنوان مسئول کتابخانه در تایلند زندگی می کند، پس از یک سری ماجراها مجبور میشود در خانه ی یک زن تایلندی برای مدت طولانی مخفی شود. مشکل اینجاست که این زن در تمام زمینه های رفتاری نقطه متضاد او است...

مادري بدلیل موقعیت شغلی اش فرصت زیادی برای گذراندن با دخترش را ندارد. در یک روز عجیب و غریب، جای آن دو عوض می شود و هر کدام در جسم دیگری قرار می گیرد و اکنون باید به نحوه زندگی دیگری عادت کند...