فیلم بر اساس یک داستان واقعی است. یک قاتل سریالی دست نیافتنی که در اواخر سال 1960 در خلیج سن فرانسیسکو قتل های بی نقصی انجام می داده، حال مورد هدف چند کارآگاه حرفه ای قرار گرفته است تا به دام بیفتد و...
با زیرنویس چسبیده
در شهری از ایالت تگزاس، دو قاتل وحشی روانی از محاصره نیروهای پلیس می گریزند و پا در جاده ای کویری می گذارند. یک کلانتر بنام «ویدل» که به دنبال گرفتن انتقام مرگ برادرش از آن هاست، شروع به تعقیبشان می کند...
داستان در مورد پسری می باشد که در یک شب عشقش را نسبت به دوست دخترش اعلام میکند و در همان شب فوت می کند. او دوباره توسط مادرش به زمین فرستاده می شود، اما اینبار در قالب یک زامبی...
یک مامور اینترپل از سیدنی مردی را که به نظر می رسد یک قاتل سریالی است تا آمریکا تعقیب می کند. اما چیزی که خیلی خطرناک است بازی موش و گربه آنهاست...
با زیرنویس چسبیده
«دالیا ویلیامز» (کانلی) که از شوهرش (اسکات) جدا شده، آپارتمان قدیمی کوچکی در روزولت آیلند نیویورک برای خود و دخترش، «سسی» (گید) پیدا می کند، بی خبر از این که آپارتمان در تسخیر روح ساکن قبلی است…
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
تمام دنیا به تسخیر مردگان متحرک در آمده و آخرین انسانهای بازمانده در یک شهر حصارکشی شده، زندگی می کنند. اما این شهر دیگر امنیت سابق خود را ندارد، زیرا نیروهای شورشی قصد دارند رهبر این شهر را سرنگون سازند، و از طرف دیگر زامبیها رفته رفته به موجودات باهوشتری تبدیل شده اند و نگه داشتن آنها پشت حصارها کار سادهای نیست.
یک روزنامه نگار گروهی مخفی را که می توانند مردگان را به زندگی بازگرداند را کشف کرده و به آرامی در دنیای آنها غرق می شود...
با زیرنویس چسبیده
یک مرد پس از اینکه به هوش می آید متوجه میشود در یک دالان تنگ و تاریک که دارای راه های پر پیچ و خم بوده و به سختی می توان در آن حرکت کرد، گیر افتاده است. او اصلاً به یاد نمی آورد که چرا و چطوری سر از آنجا در آورده است...
با زیرنویس چسبیده
جرج لوتز خانه ای به اسم آميتی ويل را در نيويورک به مبلغ پائينی خريداری کرده و به همراه همسر و سه فرزندش به آنجا نقل مکان می کند. آنها پس از مدتی در می يابند که اين خانه تاريخ خونباری داشته است. يکسال قبل در اين خانه پسر جوانی به اسم رونالد نيمه شب شش عضو خانواده اش را بقتل رسانده است. اکنون جرج و همسرش متوجه اتفاقات عجيب و ترسناکی در خانه می شوند از جمله اينکه بچه های لوتز با ارواح کشته شدگان تماسهائی برقرار می کنند و پدر رالف که کشيش محله است پس از تطهير خانه دچار يک بيماری حاد می شود و همچنين رفته رفته جرج احساس می کند شبيه رونالد شده است...