با زیرنویس چسبیده
فیلم در سال ۱۹۳۱ و درباره سه دختر نوجوان است که در غرب استرالیا زندگی میکنند. مالی و دیزی خواهر هستند و چهارده و هشت سال دارند و گریسی دخترعموی آنها که ده سالش است. آنها در شهر جیگالونگ کامیونیتی ساکن هستند که در نزدیکی حصار شماره یک قرار دارد. این حصار برای جلوگیری از خرگوشها ساخته شده است و بیش از هزار مایل طول دارد. دولت سیاستی مبنی بر گرفتن کودکان دورگه از مادرهایشان و فرستادن آنها به صدها مایل دورتر برای بردگی را به اجرا گذاشته است. این سه دختر اقدام به فرار میکنند.
با زیرنویس چسبیده
داستان انیمیشن درباره دو دانش آموز دبیرستانی به نامهای میکاکو و نوبورو است. وقتی نیروهای بیگانه به زمین حمله می کنند میکاکو داوطلب می شود تا به عنوان خلبان سفینه فضایی به نجات بشریت کمک کند...
مهتاب و محمود كه سال ها از ازدواجشان مي گذرد، هنوز صاحب فرزند نشده اند. آنها سفري را به قصد زيارت به سوي مشهد آغاز مي كنند. محمود هنگام رانندگي راه اصلي را گم مي كند و براي پرهيز از برخورد با يك آهو از مسير منحرف مي شود و اتومبيلش خراب مي شود. او در جست و جوي تعميركار به روستایی عجیب در وسط بیابان برخورد میکند و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«جان کلاين» (گير)، خبرنگاري است خوش آتيه که به واسطه ي مرگ همسر محبوبش، «مري» (مسينگ) در تصادف اتومبيل خرد و درهم شکسته است. «مري» درست پيش از تصادف تصويري تکان دهنده از موجودي شبيه شاهپرک را ديده بوده...
با زیرنویس چسبیده
یک مرد بی گناه که توسط دوستان حسودش زندانی شده است، می گریزد و از گنجینهای مخفی برای انتقام گیری استفاده می کند.
با زیرنویس چسبیده
داستان دو نوجوان به نامهای «لاندن کارتر» و «جمی سالیوان» که رابطه ای را آغاز میکنند، اما وقتی که رازی دور از انتظار برملا می شود، رابطه بین آنها مورد آزمون قرار می گیرد و ...
با زیرنویس چسبیده
وقتی که تحقیقات یک مامور پلیس در مورد یک قتل به بنبست می رسد، یک افسر پلیس مخفی برای حل پرونده به کمک او می آید و …
با زیرنویس چسبیده
«سای پریش» (ویلیامز) مردی تنها و میان سال است که در قسمت عکاسی فوری سوپرمارکت محلی کار می کند و درگذشت سالیان، «خانواده ی یورکین» که از مشتریان سوپرمارکت هستند، به دغدغه ی ذهنی او تبدیل شده اند ……
«می» (آنجلا بتیس) زنی گوشه گیر و عجیب است که تنها زندگی می کند و تنها همدمش عروسکی بدقیافه است که در محفظه ای شیشه ای قرار دارد. او در دامپزشکی بعنوان دستیار جراح کار می کند. وقتی که عروسک او بصورت تصادفی می شکند، «می» تصمیم می گیرد از اعضای بدن اطرافیانش که او را طرد کرده اند، عروسک جدیدی بسازد...