سه دزد در حالی که از یک صحنه ی جرم فرار می کنند، خودشان را در در محاصره ی پلیس در یک بار نیو اورلان می بینند و اینکه متوجه میشوند نه تنها پلیس به دنبال آنهاست، بلکه مردم هم دنبال آنها هستند...
مطالعه ای بر روی شخصیت میلدرد 'میلی' هاوکس، زنی مسن که تمام عمرش را صرف مراقبت از دیگران کرده است. زمانی که دخترش او را ترک کرده و از خانه می رود، متوجه می شود که دیگر کسی را ندارد که نگرانش باشد...
«پيکاسو» (هاپکينز) نابغه ي هنرمندي است که عادت بيمارگونه اي به سوء استفاده از زنان دارد. تا اين که با «فرانسلواز ژيلو»(مک لهون)، دختري که چهل سال از او جوان تر است، آشنا مي شود و رابطه اي بين آن دو شکل مي گيرد...
با زیرنویس چسبیده
داستان فیلم در مورد مردی بنام «مایک» است که دختر مورد علاقه اش را در نیو یورک رها کرده و به لس آنجلس آمده تا تبدیل به یک ستاره شود. اکنون شش ماه از زمانی که دوست دخترش او را رها کرده می گذرد و او حال خوشی ندارد. از این رو رفقای او تصمیم دارند او را دوباره به صحنه حرفه ای باز گردانند...
با زیرنویس چسبیده
«کارل چيلدرز» (تورنتن) مردي است کمي کند ذهن که بيش تر سال هاي عمرش را در يک آسايشگاه رواني سپري کرده است. در دوازده سالگي وقتي کشف مي کند مادرش با مردي که هرگز او را نديده، سر و سري دارد، هر دوي آنان را مي کشد. «کارل» از آسايشگاه اخراج مي شود و کمي بعد در يک شهر کوچک با «فرانک» (بلک) که پدرش مرده، آشنا مي شود…
با زیرنویس چسبیده
فیلم نگاهی به زندگی و مرگ جنجالی مایکل کالینز مشهور به شیر ایرلند می اندازد.او ارتش آزادیبخش ایرلند را در برابر قوانین بریتانیا رهبری کرده و ایالت آزاد ایرلند را در سال 1921 بنا کرد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
«لورنزو» (پاتریک)، «مايکل» (پیت)، «جان» (الدارد) و «تامي»، چهار دوست نوجوان ساکن محله ي «هلز کيچن» نيويورک که به طور اتفاقي باعث آسیب دیدن یک پیرمرد شده اند، به دارالتأديب فرستاده مي شوند. نگهبانان دارالتأديب، از جمله «شان نوکز» (بيکن) آنان را مورد ضرب و شتم و آزار و اذيت قرار مي دهند. ۱۳ سال بعد آن ها فرصتی پیدا می کنند تا از این نگهبانان انتقام بگیرند...
با زیرنویس چسبیده
«ايزابل آرچر»(کيدمن)، زن جوان امريکايي، پس از مرگ والدينش براي ملاقات با بستگان به انگلستان مي رود. پس از اين فاجعه او هيچ پولي در بساط ندارد اما ملاحتش مردان شايسته اي را به او جلب مي کند....
مخملباف درصدد ساختن فیلمی در مورد مقطعی از جوانی خود است. او در سن هفده سالگی در زمان رژیم پهلوی قصد خلع سلاح کردن یک پاسبان را با استفاده از یک چاقو را دارد و در جریان این خلع سلاح کردن دختر خاله ی محسن به خاطر اجرای نقشه ی او هر روز به دیدن پاسبان می رفته و با سؤالات هر روزه ی خود قصد داشته حواس پاسبان را به خود جلب کند تا محسن بتواند با استفاده از فرصت به پاسبان چاقو بزند و...