ماجرا در دل دنیای پرشکوه اروپای قرون وسطی، آنگونه که در نقاشیها ترسیم شده، رخ میدهد. دورایمون و دوستانش به همراه کلر و دوستانش مایلو و چای، قدم به «جهان نقاشی» میگذارند و ماجراجویی بزرگی را شروع میکنند.
با دوبله فارسی
کشیشی که طرد شده، به همراه دوست راهبش، برای نجات پسربچهای با قدرتهای خاص از شر یک فرد بدجنس تلاش میکند و در این مسیر با گذشتهاش روبرو میشود.
با دوبله فارسی
اِدا، موش جوانی که رؤیاهای بزرگی در سر دارد، در قالب قهرمان خود، اِد، فرصت شرکت در مسابقات گرندپری را به دست میآورد. او با شجاعت در برابر خرابکاریهای رقیبش ایستادگی میکند و ثابت میکند که حتی کوچکترین شرکتکننده در مسابقه نیز میتواند بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
شیو چینگ در حالی که سعی می کند خواهرش را از چنگال فاهای آزاد کند، از شهر دیستوپیایی عبور می کند و با مردی مرموز آشنا می شود که نمی تواند گذشته خود را به یاد بیاورد...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
دو کودک یتیم با همکاری یک خانواده متشکل از حیوانات جادویی، دست به دست هم میدهند تا شهر خود را از شر آقای و خانم توییت مقتدر (یا قدرتمند)، که بدخلقترین، بدبوترین و نفرتانگیزترین انسانهای جهان هستند، نجات دهند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
آ خوآن (A Juan)، فردی ناشناس که برای کار به شانگهای آمده است، به منظور کسب درآمد برای درمان بیماری پدرش، قبول کرد که به نمایندگی از باشگاه رو به زوال بوکس چوآنوُو (Chuanwu) در مسابقات هنرهای رزمی شب مبارزه شانگهای شرکت کند.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در جریان سفر جادهای گبی و مادربزرگش، خانه عروسکی مورد علاقه گبی به طور غیرمنتظرهای به دست ورا، یک خانم گربهدوست عجیب و غریب، میافتد. گبی برای بازگرداندن گربهها و پس گرفتن خانه عروسکی محبوبش، ماجراجویی هیجانانگیزی را آغاز میکند تا دیر نشده است.
با دوبله فارسی
یک مأمور مخفی پس از انتخاب برای پوشیدن یک لباس آزمایشی مجهز به هوش مصنوعی، که قرار است عملیاتهای مخفیانه را متحول کند، زندگیاش تغییر میکند.
با زیرنویس چسبیده
داستان دو نفر که در جست و جوی زندگی تازه ای هستند، زادگاه خود را ترک می کنند و به دنیایی کاملا متفاوت سفر می کنند تا جایی را بیابند که واقعا به آن تعلق دارند...
با زیرنویس چسبیده
این داستان درباره یک پسر جوان آزتکی است که پدرش به دست اسپانیاییها به قتل میرسد. یوهوآلی برای هشدار دادن به پادشاه موکتزوما و کاهن بزرگش یوکا درباره خطری قریبالوقوع، به تنوچتیتلان فرار میکند.