با زیرنویس چسبیده
کرگ، پدری که در حومه شهر زندگی میکند، به شدت شیفته همسایه جدید و بسیار کاریزماتیکش میشود. کوششهای او برای یافتن یک دوست مرد در این سن و سال، به گونهای پیش میرود که خطر نابودی زندگی هر دویشان را در پی دارد.
با زیرنویس چسبیده
دو دوست قدیمی در شرایطی قرار میگیرند که نیاز به 2.5 میلیارد دلار پول دارند. آن ها به فکر سرقت از بانک افتاده و در این راه سختی های زیادی می کشند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
در آخرين روزهاي جنگ جهاني دوم، «ژنرال داگلاس مک آرتور» تصميم گرفت به قولي که در سال 1942 داده بود، وفا کند و دوباره پس از عقب نشيني اجباري از فيليپين، به آن جا برگردد. بيش از پانصد سرباز امريکايي در اردوگاهي در فيليپين اسير ژاپني ها بودند و با آنان رفتاري بي رحمانه صورت مي گرفت و «مک آرتور» مي خواست مطمئن شود که اين سربازها صحيح و سالم به کشورشان باز مي گردند.
با زیرنویس چسبیده
کشتی حامل بچه های مدرسه در نزدیکی یک جزیره متروکه غرق می شود و آنها بدون سرپرست موظف به اداره خودشان میشوند. پس از مدت کوتاهی جمعیت قانون گریز با توسل به اهرمهای زر و زور و تزویر جمعیت را به سوی توحش میکشند...
«جک سامرزبي» (گير) پس از شش سال دوري از خانه و خانواده و در حالي که دو سال از پايان جنگ هاي انفصال گذشته، به زادگاهش باز مي گردد. همسرش، «لورل» (فاستر) به هويت او مطمئن نيست، چون برخلاف سابق مهربان و وفادار به نظر مي رسد! تا اين که جسدي کشف مي شود که طبق شواهد از آن «سامرزبي» است که به قتل رسيده است...
با زیرنویس چسبیده
عمو «الروی» و «دی دی» پولی برای پرداخت اجاره خانه شان ندارند، از این رو تصمیم می گیرند از همسایه ها دزدی کنند تا خانه شان را از دست ندهند...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
آقای مورگان دارای یک فروشگاه اسباب بازی فروشی بزرگ و عجیب است که بهترین فروشگاه شهر است که او در سن ۲۴۳ سالگی فوت میکند و فروشگاه به محلی تاریک تبدیل می شود تا اینکه …
با زیرنویس چسبیده
در یک شهر رو به افول واقع در غرب میانه آمریکا، دلقکی به نام فرندو که روزگاری نماد موفقیت بود، بار دیگر به عنوان یک آفت ترسناک پدیدار میگردد.
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک رمزنگار سیا موفق میشود سازمانش را تحت فشار قرار دهد تا او را آموزش داده و اجازه دهند به دنبال گروهی از تروریستها برود که همسرش را به قتل رساندهاند...
با زیرنویس چسبیده
«جاش» (تاکر)، دانشجویی که «هکر» ماهری هم هست، موقع کار در کتابخانه ی دانشگاه با موجود سفیدرنگ هیولا مانندی روبه رو می شود. وقتی این برخورد تکرار می شود، «جاش» خود را حلق آویز می کند. تصویرهای سیاه و سفید هولناکی که «جاش» از طریق مانیتورش دریافت می کرده، حالا روی کامپیوتر دوستش، «متی» (بل) ظاهر می شود و بعد روی کامپیوتر دوستان شان و …